نو آوری ( innovation ) و شکوفایی، ذات واصالت انقلاب و اسلام است و به همین خاطر است که بعد از سی سال هنوز بسیاری از حرفهای جمهوری اسلامی نو هست و بسیاری از آنها هنوزهم نگفته مانده است! واصولاً اجتهاد دراسلام به همین معنی است و به قول شهید دکتر شریعتی؛ اجتهاد انقلاب در انقلاب است تا هیچوقت سرچشمه جوشان اسلام از جوشش نیافتد و این است که در تمام این سالها، حرفهای نو در همه زمینهها داشتهایم. این نوآوری از همان ابتدای صبحدم وفجر پیروزی آغاز شد. هواپیماهای جنگی بدون قطعات یدکی باز سازی شدند و دانشگاهها بدون اساتید امریکایی به راه افتادند واین امر را تا امروز که شاهد پرواز کاوشگر ویا اتمام پروژههای فنآوری هستهای وامثال آن هستیم، میبینیم و سال جدید هم به این جهت در پی پیام نوروزی مقام معظم رهبری با این عنوان ملقب شده تا نتیجه آنها تأیید و امضا شود. یعنی تمام جهانیان بدانند که نوآوریهای ایران چیست. البته جهانیان نیز همه این را میدانند و اذعان دارند مقالات و اختراعات دانشمندان ایرانی هرگز از مسابقات بینالمللی دست خالی برنگشته است. ولی چند گروه یا کشورهستند که هیچگاه نخواستهاند چشمان خود را برحقایق بازکنند و امسال انها را نیز پشت سرخواهیم گذاشت وحرف اول را درسراسر جهان خواهیم زد و راه بیست ساله را به اتمام خواهیم رساند.
حذف کامل سوبسید با بیمه بیکاری همگانی، میتواند یک نمونه نوآوی سال جدید باشد زیرا همانطور که میدانیم، بخش اعظمی از بودجه سالانه به یارانهها اختصاص داده میشود و چون کمبود یارانه باعث تنش میشود، لذا دولت مجبور است منابع درآمدی خود را افزایش دهد والبته این امر خود درزمان جنگ یک نو آوری بوده و باعث شد تامردم از قبل جنگ کمترین لطمات را ببینند زیرا در مقایسه آن با سال 32 که باکوچکترین حمله متفقین، قحطی وطاعون سراسر کشوررا فرا گرفت ما دیدیم که مردم سالم وسرزنده حتی به کمک رزمندگان شتافتند و مایحتاج خود را به آنان هدیه کردند.
اما امروز اگر منبع درآمدی یارانهها از مالیات یا عوارض مستقیم باشد، باعث تنش در جامعه شده و چهره دولت را مالدوست نشان میدهد و اگر غیر مستقیم باشد، باعث تورم میشود. درحالیکه با بیمه بیکاری همگانی میتوان ضعف را جبران نمود وکسانیکه درآمدی ندارند را نه از بودجه کمیته امداد ونه از سازمان بهزیستی بلکه از یک بودجه واحد پرداخت نمود واز این طریق بودجه نویسی را نیز مانند معادلات ریاضی سادهتر کرد. وقتی که سازمان بهزیستی بودجه لازم نداشته باشد، بودجهی آن را درچارچوب بیمه بیکاری به ناتوانان فکری و ذهنی پرداخت مینماید. این امر هم باعث حفظ شأن آنها میشود و هم انگیزه کارآفرینی برای آنان را متناسب با تواناییهایشان بالامیبرد زیرا بیمه بیکاری مفهوم منفی دارد و بر انگیزههای کار آفرینی اثر مثبت نمیگذارد.
نمونه دیگر درمورد سازمان حج و زیارت است. برای اخذ عوارض بیشتر و ایجاد درآمد از طریق عوارض خروج و صدور گذرنامه و سهمیه کاروانی مانع از افزایش گردشگران میشوند ومعادل همان مبلغ هم هزینه میکنند تا مانع از خروج غیر قانونی شوند! لذا اگر از دوطرف معادلهی بودجه، این رقم حذف شود هم دولت هزینهای برای نیروهای مرزی نیاز ندارد وهم مردم ناچار به پرداخت 400000 ریال هزینه گذرنامه، 600000 ریال خروجی وامثال آن نمیشوند... وجمع کل بودجه نیز کاهش مییابد وبه زبان ریاضی؛ بودجه یعنی هزینهها و درآمدها. یک بالانس یا یک معادله دوطرفه است که باحذف ارقام مشابه ازطرفین، آنرا ساده میکنیم. به یاد دارم که در کلاسهای دانشکده حسابداری دانشگاه تهران، هیچگاه از ارقام کوچک برای حل مسأله استفاده نمیکردند زیرا دانشجویان کسر شأن خود میدانستند با ارقام یک قران، دوزار سر وکله بزنند. آنها همان رقمها را با ضریب میلیون یاهزار استفاده میکردند و در پرانتز هم مینوشتند: ارقام به میلیون ریال است! به قول یکی از استادان، دانشجو که دستش از دنیای واقعی کوتاه است با این امر درخیال خود با ارقام نجومی مغازله میکند! تا فقر خود را فراموش کند. بودجه نویسان هم با اضافه کردن اعداد مشابه در هزینهها ودرآمدها هرسال رقم کل بودجه را نجومیتر میکنند تا دلی از عزا در بیاورند ولی مردم میدانند آنها هیچکدامشان نمیدانند هزار میلیاردی که به زبان میآورند یعنی چه!
این مثال در گردشگری نیزخود را به خوبی نشان میدهد: از یکسو برای ایجاد درآمد عوارض خروج ازکشوررا بالامیبرند ویا عوارض ورود را افزایش میدهند و از سوی دیگر سوبسید یا یارانه میدهند تا گردشگر بیاید! این دو عمل اگر از دوطرف معادله حذف شود، نیازیا اجباری برای گرفتن ورودی یا خروجی نداریم واز آنطرف هم وقتی گردشگر ببیند سفر او هزینهای ندارد، خود به خود جذب گردشگری میشود و به مسافرت میپردازد.سنتهای اسلامی هم همین را میگوید. براساس سنتهای اسلامی وایرانی، مهمان نوازی باید رایگان باشد ومهمان نواز کسی است که غذای خوب را رایگان به گردشگر بدهد و براو منت هم نگذارد، چه برسد به اینکه چند لا پهنا حساب کند و اسمش را بگذارد تحصیلات آکادمیک هتلداری! لذا به این لحاظ مثلاً ایران میتواند در مرحله اول عوارض خروج از کشور را برای کشورهای عضو اکو یا آسیای جنوب غربی حذف نماید یعنی گردشگر با هر وسیله و باهر مقدار پول بتواند وارد یا خارج شود. در اینصورت میتوان دلار را نیز از معاملات حذف نمود.یعنی گردشگر لازم نیست باخود دلار بیاورد واگر پول ایرانی هم بیاورد، قابل قبول است و به این وسیله ریال ایرانی تقویت شده و به عنوان ارز اول مطرح میشود! وممکن است دلار در اثر عدم توجه آنقدر مورد تحقیر قرار گیرد که قیمت آن کاهش یافته و به دلار ی70ریال یعنی قیمت واقعی خود برسد.
اقتصاد ایران در سایه همین امور به قدرت فوقالعادهای میرسد. هم اکنون ما میبینیم جایزه بانکها هرروز و هر دوره بیشتر میشود و این نشان چاقی آنهاست. یعنی در سایه اقتصاد اسلامی و بانکداری بدون ربا و برخلاف ادعاهای پوچ غربزدگان به چنان قدرتی رسیدهاند که نزدیک به سی سال است جایزه میدهند و هرگز آن را کم نکرده وکاهش ندادهاند ویا از آن پشیمان نشدهاند.
زبان فارسی هم به عنوان زبان اول گردشگری قبول میگردد وکم کم زبان غیر آسیایی انگلیس حذف میشود و زبان انگلیسی هم مانند دلار امریکایی در اثر عدم استقبال کم کم از بین میرود و امریکا وانگلیس به استانی از ایران تبدیل میشوند.
البته هم اکنون این قدرت درحال ظهور است. در میان همسایگان ایران میبینیم پول ایران ارزش دارد و رهبران آن با نزدیکی به ایران به پیروزی میرسند. در پاکستان چه بوتو که نام خود را ذوالفقار علی گذاشته بود وچه این نخست وزیر اخیر که سید یوسف رضا گیلانی است، در عراق و افغانستان هم به اعتراف خود امریکاییها؛ ایران نفوذ و محبوبیت بیشتری دارد و سفر ریاست جمهوری ایران به کشورهای کوچک حاشیه جنوبی خلیج فارس هم آنان را از قدرت و محبوبیت ایران باخبر کرد.
به طور خلاصه، رئوس برنامههای مشابه که میتواند به عنوان نوآوری در زمینه استراتژی وسیاستهای کلی نظام قرار گیرد عبارتست از: 1- جمعآوری بیکاران، سیگارفروشها و دستفروشان و سی دی فروشان و اعزام آنها به اردوگاه کار در شهرک صلواتی و اجرای بیمه بیکاری همگانی. 2- تأسیس شهرک صلواتی در نقطه صفر کویر و رایگان بودن همه چیز تا شعاع 100کیلومتری. 3- تحویل مسکن و زمین رایگان به تمام بیکاران وبیخانمانها واجاره نشینها در این شهرک از محل حذف کلیه یارانهها و سوبسیدها 4- حفر چاه عمیق در این نقطه به طوریکه همهی آبهای زیر مینی راجذب نماید و حفر کانال آبی برای اتصال به دریای عمان و خزر که میتواند به عنوان یک طرح عمرانی تاریخی مطرح شود که میتوان از طریق مناقصه آن را اعلام کرد.
5- فروش نفت به ریال ایرانی وحذف کامل دلار و یورو از معاملات خارجی و درخواست ریال از مشتریان نفتی و تقویت پول ملی با پشتوانهی نفت و گاز ایران. 6- کاهش تدریجی ارزش دلار تامرز 70 ریال اولیه.
7- حذف عوارض خروج از کشور و گذرنامه میان کشورهای همسایه و سپس تمامی کشورها وکاهش تدریجی هزینههای صدور گذرنامه و اجرای گردشگری رایگان از تهرانگردی تا ایرانگردی وجهانگردی با توجه به روحیه مهمان نوازی ایرانیان که هنوز اسیر دلارهای آمریکایی نشده است.
8- حذف زبان انگلیسی از مراودات بینالمللی وجایگزینی زبان فارسی همچنانکه قبل از تأسیس سازمان ملل زبان رسمی بینالمللی ودیوانی بوده است و بیان نقش مولانا در ادبیات ار وپایی و امریکایی که تاکنون برعکس تبلیغ میشده است و همچنین نقش حافظ در ژاپن و فردوسی در چین و عمر خیام در اروپا و رودکی در آسیای میانه و اقبال در شبه قاره هند ومولانا در امریکا وکانادا که هم اکنون بالاترین تیراژ کتب منتشره را دارا هستند.
9- قطع دست اقتصاددانان نزولخوارکه خودرا درپس پردهی تخصصهای دروغین اقتصادی مخفی کرده و به نفع سازمان سیا قلمفرسایی میکنند. وکاهش بهره به میزان صفر درصد واجرای دقیق قرضالحسنه قرآنی و جلوگیری از اجرای قرضالحسنهی فعلی. 10- اولتیماتوم به متنفذانی که پس پرده مانع اجرای طرحهای نوسازی شهرها میشوند.
11- کمک نظامی به مستضعفان جهان جهت رهایی از یوغ امریکا و انگلیس واسراییل.
12- آزاد نمودن حج و زیارت و انحلا ل یا ادغام سازمان حج وزیارت.
13- روشن نمودن سابقه توحیدی هخامنشیان و ساسانیان و دیگر رهبران در طول تاریخ ایران وجلوگیری از تبلیغ مشرکانه به نام آنان.
14- سادهتر کردن بودجه نویسی باحذف عوامل مشابه از طرفین معادلهی آن وپایین آوردن هزینه دولت و بالطبع عدم نیاز آن به درآمدهای نجومی وکاهش مالیات و عوارض و رضایتمندی افکار عمومی.
15- کمک نظامی و واقعی به ملل مستضعف برای رهایی آنان از یوغ استعمار آمریکا، انگلیس و صهیونیسم. و جلوگیری از ادامه تماشای کشتار مظلومین برای بدنام کردن تبلیغاتی قدرتهای زور گو و اثبات اینکه آنها بدنام هستند و نیازی به قربانی دادنِ بیشتر نیست.