От Москвы до Газы.

От Москвы до Газы.

Ахмад Махини, кандидат в президенты США
От Москвы до Газы.

От Москвы до Газы.

Ахмад Махини, кандидат в президенты США

مکانیزم بازار دروغ می گوید

سالهاست که عده ای شیفته سرمایه داری در ایران وجهان شعار میدهند کار را به بازار بسپارید مکانیسم بازار خود همه قیمتها را تعدیل واشتغال را کامل ودستمزدها را مناسب می سازد اما امروز همه اینها دروغ بودن خود را اشکار کرده است در حالیکه همه قیمتها کاهش یافته ودر سراسر جهان همه چیز پایین آمده در ایران نه تنها بازار به تعهد خود عمل نمی کند وارزانی را به مردم نشان نمی دهد بلکه عده ای هم به تبع تورم هرساله خواستار افزایش حقوق کارکنان وکارگران هستند. امروز مسکن در آمریکا تا 40 در صد قیمت خود کاهش یافته وتقریبا نصف قیمت شده است بقیه کالاها نیز همینطور حتی بنزین در خلیج فارس با قیمت فوب 285 تومان است ولی در ایران 400تومان معامله میشود! شیفتگان سرمایه داری هنوز هم می گویند که دولت نباید در بازار دخالت کند آنها از دولتها می خواهند که به سیستم ورشکسته بانکی میلیاردها دلار کمک مالی بکند ولی هیچ کنترلی نداشته باشد! البته که این میلیاردها دلار کسری بانکها وورشکستگی آنها همه از زمانی بوده که اقتصاد ازاد وبدون کنترل دولت را مطرح کردند لذا بازهم اگر دولت کنترل نکند از این هم بدتر می شود . هنوز دکتر ... مدرس دانشگاههای تهران تحت عنوان همایش اقتصاد اسلامی مطرح می کند چرا طرحهای عمرانی کدولت اجرا می کند 40 درصد گرانتر تمام میشود! او هنوز شوک اقتصادی بازار آزاد را احساس نکرده و آنرا  جدی نمی داند زیرا اینهم ورشکستگی کارخانجات آیا نتیجه سود آوری بخش خصوصی است اگر بخش خصوصی سود آور واقعی بود که به این روز نمی افتاد ویا حتی آیه الله دری نجف آبادی با ادعای سی سال کار اقتصادی می گوید باید همه کارها را آزاد کنیم وبدست سرمایه دار بدهیم با اینکه میداند که نتیجه آزاد سازی اقتصاد وحمایت از سرمایه داری این است که آمریکا امروز شاهد آن است. وجالب تر اینکه در همایش بحران مالی غرب این سخنان را مطرح می کند . مهندس ترکان که معاونت نفت را دارد دراین همایش می گوید ما باید هردلار را 1750تومان بفروشیم تا بودجه دولت تامین شود ! معلوم نیست اینها بکجا میروند. در حالیکه همه جا ارزانی است اینها چه طرحهایی است که به دولت میدهند؟ وایا دولت ازاین طرحها استفاده خواهد کرد؟ و آیا باز هم شاهد بالارفتن قیمت دلار خواهیم بود تا بصورت صوری کسر بودجه تامین شود ودر عمل گرانی وتورم به مردم تحمیل شود . در حالیکه همه متخصصان مالی اذعان می کنند علت بحران عمیق فعلی آمریکا فروش سود سود تحت عنوان مشتقات اوراق قرضه است اینها تازه می خواهند آنرا تجربه کنند؟ همانطور که مشخص است آمریکا بعد از جنگ دوم جهانی بعنوان قدرت بلامنازع اقتصاد مطرح شد ولی با ظهور انقلاب اسلامی وریزش ترس ووحشت از بمب اتمهای آنان بحران مالی آمریکا آغاز شد در سال 1977 نوآوریهایی در سیستم مالی آمریکا بوجود آمد وآن وام دادن برای خرید مسکن بود کلینتون برای فایق آمدن بر بیکاری ناچار دید که ساختمان سازی را رونق ببخشد وبرای اینکار  به مردم وام داد تا خانه بخرند ولذا مصرف خانه زیاد شد ولذا سازندگان بدنبال خانه سازی رفتند اما این روند ناصحیح مسیر خود را می خواست لذا وامهای کم نتیجه نداد تا جاییکه در سالهای اخیر مجبور شدند تا 95 درصد قیمت خانه را وام دهند وشرایط وام گرفتن را بسیار ساده گذاشتند گروهی بوجود آمدند بنام نینجا ninja یعنی بدون شغل وبدون درآمد وبدون وثیقه می توانستند وام بگیرند. (ninja خلاصه non income non job non asset است ) کار بجایی رسید که حتی افرادی که غیر قانونی وارد آمریکا شده بودند ویا زندانی فراری هم بودند میتوانستند وام بگیرند وخانه بخرند مانند این کار در خودرو سازی ولوازم خانگی وامثال آن اتفاق افتاد ولذا با توزیع نقدینگی زیاد در سطح جامعه حباب پیشرفت هرروز بزرگتر وبزرگتر شد وتا اینکه از 15 سپتامبر 2008 که بحران خود را نتوانست مخفی کند همه تصمیم گرفتند اقساط وامها راندهند ودر واقع نداشتند که بدهند و وقتی 95 درصد خانه ومالکیت آن برای بانک بود ترجیح دادند خانه ها را تخلیه وتحویل بانک دهند بانک هم 5 درصد را به آنان پس نداد وبعنوان جریمه برداشت وتازه بحران جدید آغاز شد  وآن مناقصه ومزایده این خانه ها بود بطوریکه کسی خریدار نبود لذا خانه ها خالی ماندند ومردم بی خانه وخانمان شدند . اینکه اکنون دنیا چه راهی دارد وچه خواهد کرد بسیار مشکل است چراکه همه بدنبال آن هستند تا راه حلی بیابند اما درایران هنوز به همان راه حلها ی قدیمی می اندیشند وتصور می کنند که بحران که درایران خود را نشان نداده درآمریکا هم نشان نداده وهمه اینها تبلیغات است ! اما دیگر مردم اروپا و امریکا افسانه نیستند حتی وابستگان آنها در دبی وقطر وشیخ نشینها دروغ نیستند همه اینها واقعیت است زیرا وقتی که  خانه ها از بازار اشباع شدند وهمه هم خالی است وبدون مشتری وهیچکس هم پول ندارد که بخرد. با این اوصاف نباید بدنبال راه حل های قبلی بود وتصور کرد که مکانیزم بازار همه را اصلاح خواهد کرد البته سرمایه داران وتئوریسینهای آنان غصه ندارند آنها می گویند اگر هزاران نفر هم ورشکست شوند ویا بی خانمان شوند حقشان است وسیستم باید چنین افراد ضعیفی را از خود دور کند تا عناصر تازه تری بیایند وبازار به روال خود ادامه دهد. اما این شعار فقط تا زمانی محکم است که به در خانه آنها نرسد کافی است یکروز هم پیغام بیاید که سرمایه خود آنها هم به خطر افتاده واین روز دیر نیست . ونظریه پردازان اقتصاد غرب نیز نمی توانند تا ابد بعنوان لمپن جامعه از طریق رانتها به زندگی خود ادامه دهند وبالاخره روزی نیاز مردم به آنان نیز تمام میشود  

آنها هیچ پولی برای کمک به غزه ندارند !

 سران اعراب برای اینکه خفت خود را بپوشانند واز اینکه برادران یهود خوانده شوند فرار کنند پس از پیروزی حماس در جنگ بیست ودو روزه سریعا گردهم امدند وکمکهای مالی را تصویب کردند وصحبت از ارقام نجومی کردند که در اختیار دولت منقضی شده وغیر قانونی ایرانی الاصل بهایی محمو د عباس قرار دهند ولی همه میدانند که اعراب آه در بساط ندارند! اولا قیمت نقت به زیر 36 دلار در هربشکه رسیده ثانیا باید برای حفظ وتعادل بازار سقف تولید خود راهم کاهش دهند. وثالثا بوررس واوراق وبهادار وبانکها ومستغلات هم که همه فانی شده از بین رفتند وبحران مالی قبل از آنکه در آمریکا خود را نشان دهد دردبی وشارجه وکویت رخ نمود.زیرا اعراب بدلیل وابستگی شدید به نفت در کشورهای خود هیچ نوع صنعت یا شرکت ویا تولیدات جایگزین ندارند ولذا امکان تهیه در آمد جدید برایشان میسورنیست  بنابر نظر برخی تحلیل گران این بحران مالی را اعراب به جهان صادر کردند نه آمریکا زیرا اعراب بودند که میتوانستند سهام شرکتهای آمریکایی را بخرند ولی اکنون قادر به این کار نیستند ولذا شرکتها بدون مشتری مانده است . این اعراب بودند که با پول نفت هواپیماها وخودروهای گرانقیمت می خریدند. اگر از این منظر نگاه کنیم این اعراب بودند که دنیا را دچار تورم ورکود کردند زیرا فرمان انها بود که در بورس آمریکا قیمت نفت بدون دلیل بالارفت تا آنها درآمد زیادتری داشته باشند. البته ایران هم دراین زمینه منتفع شد ولی راهی جداگانه در پیش گرفت وان طرح اقتصاد منهای نفت بود هرچند این ایده هرگز محقق نشد اما همان درصدی که محقق شد وصادرات غیرنفتی بها داده شد حاشیه امنیتی مناسبی بود که اعراب حتی به این مقدار نیز فکر نکردند وبه آن پای بند نبودند. آمریکا که کورکورانه از اعراب پیروی می کرد بار اول که بهای نفت را بالابرد با انقلاب اسلامی ایران مواجه شد وبا دوم که قیمتها بالارفتند با پیروزی حزب الله و ملت غزه مواجه شدند واکنون برای جبران انهم پولهای باد اورده که به اعراب داده اند باید میلیاردها دلار بدهی را باخود حمل کنند . اکنون آمریکا برخلاف گذشته باید دست از خرید نفت از اعراب بردارد وبه چاههای خود اکتفا کند بر اساس این نظریه خودکفایی برای ملت آمریکاهم تنها راه برون رفت از بحران است . اگر آنان دست از حمایت اعراب بردارند ویا درواقع فریب اعراب را نخورند وبیهوده خزانه مردم امریکا را سرازیر جیبهای گشاد آنان نکنند میتوانند با خود اتکایی نه تها هزار میلیارد دلار بدهی خود را بپردازند بلکه برای خود درآمد هم ایجا د نمایند . خواب خرگوشی مسئولا ن امریکایی از آنجهت شیرین است که به وعده های توخالی اعراب برعلیه ایران اعتماد کردند. آنها تصور کردند که اعراب برایران وچاههای نفت ایران مسلط شده وکمی هم به آمریکاییها میدان خواهند داد. اما عملکرد آنها در اپک وحتی استخراج غیرقانونی نفتها وگازهای ایران وجدا کردن مناطق نفت خیزی چون بحرین از ایران نشان داد که اعراب فقط به فکر شکم وزیر شکم خود هستند وآمریکا را حتی در زیرپای خود هم نمی بیینند هرچه بوش برای آنها چاچا رقصید قبول نکردند حتی به عربستان رفت ورقص شمشیر کرد ولی نتیجه ای نداد سالهاست که امریکا مخصئصا در دوران بوش با شراکت با کشورهای عربی به این خیال بودند که از کمکهای آنان استفاده کنند ولی این بحران نشان داد که اعراب مثل همیشه می گویند مشکل خودتان است وباید خودتان حل کنید. تنها بیداری آمریکا واروپاست که میتواند به این بهره کشی از آنان توسط اعراب زیر پوشش ثروت های باد آورده خاتمه دهد. گرچه برخی از تحلیلگران معتقدند که اسراییل جنین بلایی را بر سر بوش آورد واشاره آنان به تلفن خفت بار اولمرت به بوش است . می گویند قرار بود که وزارت خارجه آمریکا طرحی تهیه کند وسازمان ملل آنرا بعنوان قطعنامه صادر کند وهمه اینها براسا خواسته های اسراییل بود ولی اسراییل به اینهم بسنده نکرد درست درروزی که رایس وزیر خارجه آمریکا فاتحانه میخواست به قطعنامه پیشنهادی خود رای دهد المرت به بوش زنگ زد گفتند او در ایلت ی در حال سخنرانی است دستور داد سخنرانی اش را قطع کند وسریعا به او گفت به رایس زنگ بزند وبگوید به قطعنامه رای منفی بدهد! ووزیر خارجه با شرمندگی تمام به قطعنامه پیشنهادی خود رای منفی داد! واین نشان میدهد که لابی اسراییل در آمریکا قوی است حتی بوش را تحت فرمان دارد اما از این جالب تر آنکه وزیر خارجه اولمرت می گوید ما فرمان اعراب را در حمله به غزه اجرا کردیم یعنی آنهم اقایی وسروری المرت نسبت به بوش ناگهان اولمرت را بازیچه اعراب نشان می دهد وبارها این موضوع را تایید می کنند که اسراییل به خواسته اعراب این حملات را شروع کرد حتی در جنگ 33 روزه حزب الله هم فتاوای شیوخ عربستانی بود که هیزم آورجنگ بود. یعنی سران اعراب به آریکا واسراییل دستور میدادند جنگ کند وبرای آرام نگهداشتن وجدان ملتهای خود هم به علما می گفتند فتوا صادر کند. لذا کاملا روشن است که ریشه همه مصایب کجاست وحالا در آغاز ریاست جمهوری اوباما او دو لابی دارد و باید بین انها انتخاب کند یا با لابی مشترک صهیونیستی شیوخ عرب  کار کند ویا از آن دست بردارد . والبته به نفع ملت آمریکاست که دست از لابی صهیونیستی شیوخ اعراب بردارد زیرا بمیزان کافی از آنها اطاعت کرده وخسر الدنیا والاخره شده است وحالا باید که واقعا تغییر ایجاد کند. ما هرگونه موضع گیری نرم اورا نسبت به جمههوری اسلامی ایران را برخاسته از درون ملت ومردم آمریکا می دانیم وموضعگیریهای مشابه بوش در مورد ایران را ضد ملت امریکا تفسیر می کنیم ونتیجه آنرا افزایش بدهیها وفقردر بین مردم آمریکا می دانیم   

 

 

They have not any money for aids!

Arabs gather in a seminar for help to the Gaza people. They speak about the high amounts and must money that the decided to send for Mahmud Abbass!

At first we say that the have not any money. The treasury is empty and the stock markets fall. The oil breaks and the income will be under zero. Then we know that the Mahmud Abbass is an illegal president and her time ended. It is obvious that they told all these lie only for that we not say the Arabs are the Jewish brothers!

انهم لا فلوس لهم !

ان الاعراب یجمعون ویباحثون للحمایت من الغزه ولکن انهم اخ الیهود والبهاییه لانه انهم یصممون لحمایه من المحمود عباس الرییس الدوله الذی ینقضی وقته وهو غیر قانونیه .ولکن نحن نعلم انه کیدهن جدیده لانهم لافلوس لهم! البازار و المارکت والمعاملات فی المستغلات کلهم فی رکود والخسران . والتفت الذی هو من اعظم عواید الاعراب هو فی ثمن بخس ودراهم معدوده! وانهم فی خسران اکبر واالله جعلهم فی خزی ابدیه

سا ماندهی وضع معیشت مردم

پورمحمدی گفت که اگر 40 درصد از مصرف انرژی در ایران کاسته شود هیچ ضربه ای به اقتصاد کشور وتولید نخواهد خورد

وی که در محل سازمان بازرسی کل کشور با جمعی از نخبگان نیک اندیش سخن می گفت افزود :

درست است که وضعیت معیشت مردم بد است وبرخی جاها فقر هست اما باید قبول کنیم که مصرف هم در کشورما بالاست واگر 40 درصد انرژی صرفه جویی شود ما به درآمد هربشکه 40 دلار هم چیزی حدود سی میلیارد دلار در خزانه کشور پس انداز خواهیم داشت .

رییس سازمان بازرسی کل کشور گفت در 50 سال پیش کارشناسان خارجی برآورد کرده بودند ایران باهمین امکانات موجود قادر است 200میلیون نفر را تامین کند همین امروز حتی اگر برنامه کوتاه مدت وبلند مدت هم نخواهیم فقط صرفه جویی در غذا ونان وخوراکیهایی که بیهموده تلف میشود قادراست تا دوبرابر جمعیت علی را اداره کند . محصولات کشاورزی ما از آغاز کشت تا به موقعیت مصرف بیش از 30 درصد پرت دارد ما فقط همین پرتها را درز بگیریم ومانع از تلف شدن آنها شویم غذای سی میلیون نفر فراهم می شود . در همین مصرف اب ما بسیار ابتدایی عمل می کنیم وباعث ازبین رفتن منابع آبی کشور می شویم . چه مقدار آب در اثر زهکشی نداشتن یا استفاده ناصحیح در آبیاریها بین میرود.

ایشان این حرفها را انتقاد ندانست گفت بطور مثال بنده وقتی به وزارت نیرو رفتم به آنها گفتم من آمده ام از شما تشکر کنم زیرا با اینکه ما کمبود آب وبرق داریم ولی شما کوشش خود را انجام میدهید ما مدیران لایق داریم من از کارکرد سی ساله انقلاب اسلامی دفاع می کنم من از جوانان تشکر می کنم بسیاری از فعالیت های آنان حتی در خیال هم نمی گنجید واین امر فقط در بعد علمی یا اقتصادی نیست بلکه حتی در ابعاد معنوی هم مطرح است مثلا در بعد معنوی من با اینکه در قم طلبه بودم ولی بیاد ندارم در سی سال پیش چیزی بنام اعتکاف داشته باشیم البته می گفتند در قم مسجد امام هست وبرخیها در ان اعتکاف می کنند ولی ما امسال اگر جا وامکانات داشتیم تا میلیون نفر متقاضی اعتکاف داشتیم که 70 درصد آنان از جوانان بودند و60 درصد این جوانان دانشجو بودند وشما ببینید درمیان اینهمه فساد وتبلیغات ماهواره ها ما چنین جوانانی داریم در دنیایی که هرکس می تواند یک دیش بخرد وهزارشبکه ماهواره ای فاسد را ببیند ویا سایتهای مستهجن را تماشا کند ببینید عزاداری برای امام حسین ع هرسال بیشتر می شود ممکن است مردم اعتراضاتی داشته باشند ولی همه اینها برای استحکام نظام است نه از بین بردن آن.

پور محمدی وزیر کشور سابق اشاره ای هم به بدهیای بالای آمریکا داشت وگفت : آمریکا برای حضور خودش در خاورمیانه هزار میلیارد دلار ا کنون هزینه کرده است وهمین هزینه هاست که در بحران مالی واقتصادی خود را نشان میدهد اما حالا همه دنیا میدانند نفوذ ایران در خاورمیانه بیشتر از آمریکاست .همین پیروزی حماس را نتیجه راهبردی ایران می دانند حال ایران برای این نفوذ چه مقدار هزینه کرده است ؟ هیچ ! آنقدر این مبلغ کم است که هرجا مطرح می شود همه فکر می کنند رقمها میلیاردی است وما دروغ می گوییم ! در همین جنگ غزه ایران بجز یک کشتی حامل کمکهای غذایی چه کار دیگری انجام داد؟ اما همه فکر می کنند بسیار بسیار بیشتر از هزار میلیارد دلار آمریکا هزینه کرده است ولی کدام پول ؟ از کجا آورده هزینه کرده وچرا تاکنون کسی این رقمها را بدرستی اعلام نمی کند ودر هیچ رسانه ای با آن عینکهای زیر ذرهبین چیزی ثبت نشده است ؟ممکن است بگویید چرا درعراق هینه می کند اولا هر کمکی که به عراق می شود درواقع همان خرجهای زایران خود ایران می شود! وهمانجایی هزینه می شود که ایرانیها بیشترین حضور را دارند ولی ازهمه مهمتر من بارها در سخنرانیهای مختلف که از من سوال شده گفته ام شما ببینید صدام چقدر به ما ضربه زد؟ فقط  خسارتهای مالی که ایران اعلام کرده هزار میلیارد دلار است که ساز مان ملل یکدهم ان یعنی صد میلیارد دلار را پذیرفته است حالا ما چقدر بدهیم تا دوباره یک صدام جدید ظهور نکند واین خسارتها را دوباره برای ایران ببار نیاورد یعنی از بعد امنیت خودمان اگر عراق در 8 سال جنگ تحمیلی صد میلیارد دلار به ما فقط خسارت تجهیزاتی وارد کرده باشد ما باید در این 20 سال بعد از جنگ باید دوونیم برابر آنرا هزینه می کردیم آیا تاکنون ایران به عراق 250 میلیارد دلار کمک کرده است ؟ واین تازه کف زیانها وخسارتهاست حالا شما بیاید تعداد شهدا را حساب کنید آیا میتوانید خسارت آنها را محاسبه کنید تعداد جانبازان واسرا تازه یکطرف قضیه است در اثر حمله صدام ما چه فرصتهای را از دست دایم وبه عقبماندگی دچار شدیم اگر چند سال جنگ را مثل بعد از جنگ در سازندگی بودیم وکسی آنها را تخریب نمی کرد بازهم پیشرفته تر از حالا بودیم واین است که باید از بعد امنیت داخلی وپیشرفت اقتصادی هم که شده ما هزینه کنیم هرچند که هزینه نکرده ایم.

وی در پایان همچنین به تغییر مبنا ومعیار اشاره کرد وگفت ما برای بررسی میزان پیشرفت یا توسعه باید معیار هارا بشناسیم . مثلا در بعد سیاسی ملت ما در جهان یک فعال سیاسی شناخته شده اما خروجی آن سازگار با این ظرفیتها نیست مثلا ما هرساله یک انتخابات داشته ایم هزینه این انتخابات بسیار سرسام اور است وهمه ارکان نظام هم براساس انتخابات بنا شده ( بقول هانتینگتون من نمیدانم چرا آمریکا با کشوری که اساسا دموکراسی در آن جایگاهی ندارد مانند عربستان دوست است ولی با کشوری که حتی قانون اساسی ونوع حکومت خود را براساس نظر مردم قرار داده وهرساله حداقل یک انتخابات داشته دشمن است !) اما خروجی ان متناسب با آن نیست یعنی قدرت خواهی کاندیا شدن بسیار خوب است ولی ابزار قدرت خواهی یعنی تحزب در آن خوب نیست ! اگر ما بگوییم می خواهیم کاندیدای ریاست جمهوری شویم واین بمعنی آن است که بالاترین قدرت اجرایی کشور را در دست بگیریم همه مارا تشویق می کنند ولی وقتی می گوییم باید برنامه داشته باشیم حزب وتشکل درست کنیم همه می گویند بداست !