От Москвы до Газы.

От Москвы до Газы.

Ахмад Махини, кандидат в президенты США
От Москвы до Газы.

От Москвы до Газы.

Ахмад Махини, кандидат в президенты США

صنعت و عرفان

اولین تعبیری که در باره فرش شنیده بده و مرا منقلب کرده بود تعبیری ازیک  دوست انقلابی در سالهای طاغوت بود:

وی گفت شما وقتی به یک قالی نگاه میکنید از زیبایی آن لذت میبرید ولی من در پشت این گلهای زیبای قالی انگشتان خون گرفته دختر بچه یتیمی را میبینم که برای سیر کردن شکم خود وخانواده اش تا پاسی از شب برروی دار قالی می نشیند واشک میریزد و آنرا می بافد.. واین مفهوم  انقلابی از زیباشناسی را سالها در ذهن من نگاشت. من دیگر زیبایی را نمیدیدم وهمیشه با دیدن زیباییها به ماورا آن فکر میکردم. مثلا همین دختر زیبایی که در خیابان آمده وشما با متلک پرانی به ان تفریح میکنید هیچ میدانید برای اینکه این آرایش را بکند چه جنگها که نکرده است؟ با پدرش بعنوان کسی که پول آنرا میخواهد بگیرد! با مادرش که باید پنهان از او همه چیز زنان جا افتاده را یاد بگیرد ولی حودش را یک دختر معصوم ازهمه جا بی خبر جلوه دهد! به برادرش که دست سنگین اورا بعد از هر گزارش همسایه ها بر سرو صورت خود حس میکندو بالاخره  با خودش که چرا اینهمه ارزان در خیابان می ایستد تادیگران را برخود جری کند وآنها هرحرف مزخرفی را بارش کنند.. .

اما اخیرا ازسخنان استاد دکتر الهی قمشه ای در سمینار فرش در میان فرشبافان دریچه جدیدی باز شد: وی که سخنانش از سیمای 4 پخش میشد گفت : قالی مظهر خاطرات پنهان بشر از بهشت است. وقتی که انسان را از بهشت بیرون کردند از آنموقع سعی دارد که دوباره به بهشت برگردد وی بخاطر این کار آسمان را به زمین میاورد وزیر پای خود پهن میکند! گلهای قالی همان گلهاییست که برای بهشت تعریف شده است واو در ضمیر ناخودآکاه  خود آنرا بیاد میاورد زیرا درچنان ایامی خدا از او تعهد گرفت یعنی از همه ماتعهد گرفت. براسا س روایت های  دیگری که از امام جعفر صادق ع توسط داریوش ارجمند در مراسم ثبت ملی نوروز در حضور ریس جمهور بیان شد: خداوند جهان را در نوروز آفرید واز انسان تعهد گرفت که این روز را پاس بدارد وتنها پارسیان آنرا پاس داشتند واعراب آنرا ضایع کردند..واین نوروز که پراز گل وبوته ومیوه های بهشتی بود همیشه در خاطر انسانهای موحد وپاک نهاد ماند وبه تعبیر رییس جمهور ایرانیان تنها ملتی هستند که همیشه بر تعهد خود باقی ماندند وهرگز مشرک نشدند وبه دست ساخته های خود سجده ننمودند..صنعت وساخت وساز وتولید وصنایع دستی برای ایرانیان یاد آور ی همان بهشت است. ودر تمام لحظات از خدا میخواهند که اشتباه اورا ببخشد و آنها را به سرای فردوس برین ببرد. نوای یک کوزه گر یا منجوق دوز یا ترمه باف همه همین است! آن دانشمند غربی به اشاره دکتر الهی قمشه ای نقش ترنج را بریده ودر کتاب خود چاپ کرده وزیر آن نوشته این معنی وحدت در عین کثرت است ! هزاران نقطه رنگین ومتفاوت چنان باهم ترکیب شده اند که یک شکل واحد را ترسیم میکند. میلیاردها دانه پیله کرم ابریشم در یک فرش ابریشمی بهم بافته میشوند تا یک گلستان را به زیر پای انسان بیاورند. بهارستان آن فرش معروف ایرانی نهایت سعی بشر در اندیشه باز یابی بهشت بود که هرتکه آن برای اعراب از زر وسیم هم پر بهاتر بود. همین ابریشمها را اگر بجای گره زدن ودر فرش بکار بردند بدنبال هم بچینند میتواند چهار پنج باردرو زمین بچرخانند.  واین هنر همان  است که فردوسی گفت هنر نزد ایرانیان است و بس . هنر ایرانیان همان صنعت است وصنعت همان هنر .. تامدتها ساخت وتولید ایرانی ار صنایع دستی میگفتند ولی اکنون آنرا هنرهای دستی وهنر های سنتی میگویند چرا که ذوق هنری ایرانیان قابل تقلید نیست! هرجه فرش در پاکستان یا چین بافته شود ویا در دستگاهای ماشینی  ژاپنی یا آلمانی تولیدانبوه شود مانند گاو پیشانی سفید خود را نشان میدهد..

الکاد علی عیاله کالمجاهد فی سبیل الله

تولید تنها یک مسئله کوشش برای تغییر شکل نیست در بسیاری از موارد افراد زندگی و جوانی خود را در آن میبینند: وقتی یک کارگر ساعتها می نشیند و یک کفش را تولید میکند و یا یک کمد را میسازد پس از تمام شدن آنرا طوری دوباره برانداز میکند گویا فرزندش متولد شده است و بخود تبریک میگوید ،همانطور که خداوند در آفرینش انسان بخود تبریک گفت! تولید تنها یک حصول برای او نیست پاره ای از وجود وهستی اوست. برای همین است که کارگران بازنشسته اغلب دچار افسردگی مشوند و با اینکه سالیان سخت و اندوه باری را در آن کارخانه  گذرانده اند ولی هرچند وقت یکبار میایند و از دور یا نزدیک آنجارا نگاه میکنند. و یا بادوستان خود به گفتگو می نشینند تا از اندوه جدید خود بکاهند. درست مثل کودکان تا موقعیکه در کلاس هستند دوست دارند تعطیل شوند و به خانه بروند ولی وقتی تعطیل شدند تازه دلشان برای مدرسه تنگ میشود ..این احساس متضاد برای آن است که مدرسه یا کارخانه یاحتی یک حزب برای اعضا فقط یک مکان نیست همانطور که شهید بهشتی گفته بود حزب یک معبد است! در آن عبادت خدا میشود در کارخانه و یا در یک شرکت هم همینطور است . هیچکس اینرا قبول ندارد که پس از 30 سال کار کردن حاصل اندوهبار آن فقط خرید یک خانه یا یک ماشین باشد! و هیچکس باور ندارد که حقوق او بعدا زیک ماه کار کرئن فقط دویست یا سیصد هزار تومن باشد، چراکه اگر دوسه میلیون تومان را به بانک بسپارد راس هرماه میتواند آن مبلغ را بگیرد. این است که کار جوهره انسان است وبخاطر کار وعبادت است که الکاسب حبیب الله میشود واز آن بالاتر هر کوششی برای خانوده وتامین معاش همچون جهاد در راه خدا ارزش دارد. چرا که وجود هرکس در سراشیبی چنین حرکتی ذوب میشود و به یک کالا و یا خدمت تبدیل میگردد.

گردشگری محصول عصیان آدمی !

براسا نقل قولی از استاد قمشه ای انسان با تمام شرایط خوب هم به ستیز برمی خیزد ! وی میگوید که حضرت ادم سیب یا آن میوه ممنوعه را نمیخورد زیرا از اوخواسته بودند که نخورد. اما حوا آنرا خورد وبه حضرت ادم هم توصیه کرد بخورد! استدلال زن اینگونه بود: این چیز اگر برای مانیست چرا خدا آفریده؟ پس برای ماست . ولی حضرت آدم همچنان مقاومت میکرد وبالاخره گفت: اگرما آنرا بخوریم مارااز بهشت بیرون میاندازند. حوا که منتظر چنین استدلالی بود خنده زنانه ای کرد که دل آدم را ربود وگفت چه اشکالی دارد؟  میتوانیم جاهای دیگرراهم ببینیم از اینجا دیگر خسته شده ام! شاید این استدلال درست باشد شایدهم استاد حرف خودش را از زبان  حوا بیان کرده است . ولی نمیتوان منکر شد که بسیاری از گردشگرها براسا س عصیان است یعنی  فرزندان گاه پدر ومادر را واقعا دوست دارند ولی مخصوصا دعوا راه میاندازند تا از خانه فرار کنند وچند روزی هم در جای دیگری تجربه اندوزی کنند. همسران هم همینطورند چه بسا خیلی هم همدیگر را دوست داشته باشند ولی یکنواختی روح آنها را آزار میدهد ومیخواهند بنحوی به این یکنواختی خاتمه دهند . مثلا تصور میکنند قورمه سبزی بهتر از آبگوشت است میگویند همه عمر که نمیشود قرمه سبزی خورد! در حالیکه تفسیر آیات قرانی نشان میدهد دستور گردشگری از اهم مهمات اسلام است بطوریکه در آیاتی آمده اگر کسانی ایمان بیاورند ولی مهاجرت نکنند مومن بحساب نمیایند واین نشان میدهد علاقه انسان به سیر وسیاحت ذاتی وفطری است ولی در حرکت اولیه حضرت آدم اشتباه صورت گرفت واین اشتباه با هبوط و استدراج جبران شد. یعنی وقتی خداوند همه امکانات را یکجا به بشر بدهد با ز بشر بدنبال چیزهای دیگر است ، لذا اورا به زمین خشک وبی آب وعلف در کوبر حجاز فرستاد تا انها بتدریج وبا کوشش خود به ساختن بهشت مشغول شوند وبهشتی را وعده ذاد که هرچه بسازند بازهم به نهایت آن نمیرسند و لذا هیچ وقت از آرزوی دست یافتن باز نمی مانند . وقتی بدون زحمت حضرت آدم صاحب حوا شده بود قدر اورا نمیدانست ولی وقتی بین انها جدایی افتاد وتنهایی را دوباره تجربه کرد احساس بازگشت به بهشت وملاقات حوا در او اوج گرفت و بااینکه آنها در صحرای بی آب وعلف عرفات همدیگررا دیدند ولی بنظر آنان از بهشت هم بالاتر رسید وخانه خود را درهمان نزدیکی بنا کردند وهرسال برای تجدید پیمان به آن جا میرفتند..

نوروز موتور جت اقتصاد

شاید اگر دستور خداوند نبود که نوروز را گرامی بدارند ودر آن ایام لباس نو بپوشند اقتصاد بشر رونقی نداشت.. براساس روایتهای بی شماری که در روز 27 اسفند 86 توسط هنرمند گرانمایه داریوش ار جمند در فواصل سخنان رییس جمهور ورییس سازمان میراث فرهنگی در سالن اجلاس سران بمناسبت ثبت ملی نوروز باستانی قرائت شد ،خداوند جهان را در نوروز آفرید ودر آن روز از انسان تعهد گرفت که این ایام را پاس بدارند وبفرموده امام جعفرصادق به نقل از بحار جلد 80 اعراب آین دستور را ضایع کردند ولی پارسیان انرا تا به امروز پاس داشتند. امام جعفر صادق به روایت حاج شیخ عباس قمی  نیز میفرماید در روز نوروز لباس نو بپوشید و بدیدن یکدیگر بروید وبوهای خوش استعمال نمایید واین دستور را یاز فقط ایرانیان اجرا میکنند. اکنون سرانه مصرف لوازم ارایشی در ایران چند برابر متوسط دنیاست واکثر زنان ودختران ایرانی به تاسی از حضرت عایشه بسیار از آن استفاده میکنند. ومردان هم باید به تاسی از پیامبرص  که بیشترین هزیه زندگی اش که حتی بالاتر از خورد وخوراک بود به عطریات وبوهای خوش  تخصیص دهند.

همین دستورات اسلامی است که مدتی بعنوان غیر شرعی برآن تبلیع میشد باعث رونق اقتصاد وبازار میشود ،وقتی دستور اسلام است که روزی 5 بار سروصورت خودرا بشویند ویا غسل کنند و روز جمعه را عید بگیرند وبعد از نماز جمعه به سراغ خرید وفروش بروند. این دستورات برخی مواقع به روز وساعت هم تعبیر شده است بطوریکه حضرت علی ع میفرماید : هر روزی که در آن معصیت خدا نشود عید است ووظایف انسان در عید هم مشخص ! و اینهمه بخاطر گردش اقتصاد و رونق بازار است و میتوان بعنوان جت موتوری اقتصاد از آن یاد کرد. همه میدانند که فعالیت یکساله برخی بنگاههای اقتصاد فقط بخاطر شب عید است وبعد از عید رکود در بازار ایجاد میشود. البته رونق شب عید گاهی تا دویا سه ماه قبل از عید ویک تا دوماه بعد از عید هم میرسد ولی همه اینها پس لرزه های عید هستند. با اینحال اعراب و برخی انسانها در شرق و غرب آنرا نادیده گرفته بودند. بطور مثال در اروپا تا چندی پیش سرویس دستشویی وجود نداشت وقبایل گل وانگلوساکسون وژرمن وباواریا افتخارشان این بود که آدمخوار بودند! ویک چرخه بسته بین انسان بوجود آورده بودند: خودکفایی از تولید به مصرف ! درحالیکه چرخه اقتصاد باهدف بزرگ کردن این چرخه وایجاد یک فاصله بسیار بین آن بود.زیرا خود اتکایی یا خودکفایی ضد اقتصاد محسوب میشد لذا میبینیم  دراسلام واجب است بدن انسان را بدون تغییراتی دفن کنند . بعد از دفن او ذرات بدن اوممکن است  در گیاهان جذب شده ویا توسط موروملخ انتقال پیدا کند.  کاشت گیاهان کشاورزی نام میگیرد واستفاده حیوانات از این سبزیجات دامداری واستفاده انسان از حیوانات فراورده های گوشتی نام میگیرد. وصنعت وتولید وکشاورزی بوجود میاید.وچرخ  اقتصاد بشر میچرخد

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد