От Москвы до Газы.

От Москвы до Газы.

Ахмад Махини, кандидат в президенты США
От Москвы до Газы.

От Москвы до Газы.

Ахмад Махини, кандидат в президенты США

اقتصاد پزشکی


با این‌که سمینارهای گوناگونی برای ابعاد مختلف پزشکی گذاشته شده، ولی تاکنون به موضوع اقتصاد پزشکی پرداخت نشده است؛چیزی که پزشکان به دانستن آن بسیار مشتاق‌تر وعلاقمندتر هستند. در یکی از این سمینارها که تحت عنوان اخلاق در پزشکی برگزار شد،یکی از حاضران که جزو سخنرانان هم نبود نکته جالبی را مطرح کرد

. وی گفت : یادم نمی‌رود سی سال پیش اولین بار که وارد سالن تشریح دانشگاه تهران شدیم، استاد برای ما سخنرانی کرد وگفت اگر کسی برای تجارت آمده باید این شغل را رها کند و برود به بازار زیرا اگر آنجا پادویی هم بکند، بعدا زده سال به جایی می‌رسد ولی اینجا بعد از ده سال تازه باید از صفر شروع کرد.لذا ما اینجا جمع نشدیم که پزشک شویم بلکه جمع شدیم تا حکیم شویم و حکیم با جان مردم بازی نمی‌کند که پول بیشتری بدست آورد. اصولاً حرفه‌ی پزشکی، حرفه‌ای مقدس است و باید رابطه‌ی آن با اقتصاد کاملاً تعریف شود تا در این وادی کسی به افراط وتفریط دچار نشود. بسیاری از دانشجویان در حد افراط زهد را پیشه می‌کنند و از زندگی خود و خانواده‌ی خود می‌ُبرند و خرج دیگران می‌کنند و برخی دیگر از پول سرطانی‌ها و ایدزی‌ها و جان به لب رسیده‌ها برای خود کاخ می‌سازند. در همان جلسه گرچه وقت نبود تادیگر حاضران سخن بگویند، ولی یکی از پزشکانِ جوان، صراحتاً مردم را دور خود جمع کرده بود و می‌گفت هرجا که می‌رویم، مردم می‌گویند ویزیت شما زیاد است. مگر ما زندگی نداریم، خرج نداریم؟ بسیاری از آمارها هم نشان می‌دهد سیاستمداران بسیار یا تاجران و حتی بساز و بفروش‌های ساختمان اکثراً از پزشکان هستند و آنها توانسته‌اند از اعتماد مردم نه در جهت علم خود بلکه در جهت نفوذ سیاسی اجتماعی و اقتصادی بهره‌برداری کنند. الآن می‌بینیم که همه‌ی تعرفه‌ها باید به تصویب هیأت دولت برسد، ولی تعرفه‌های نظام پزشکی به وسیله خود پزشکان تأیید و تصویب و نظارت می‌شود و طبق قانونِ آنها، دولت حق ندارد در هیچ یک از مراحل، اعمال نظر کند. گرچه اخیراً دولت مانع بالارفتن تعرفه‌ی پزشکان شده ولی آنها کار خود را انجام می‌دهند و این سردرگمی‌ها همه ناشی از نبود علم اقتصاد پزشکی و نامشخص بودن نقش اقتصاد درآن است. به طور مثال ما می‌بینیم که یک پزشک در صدر لیست کاندیداهای اصولگرا قرار می‌گیرد و از نفوذ خود استفاده کرده، مقررات انتخابات را زیر پا می‌گذارد و در شرایطی که پلاکارد زدن ممنوع است، درهمه جا پلاکارد می‌زند و با افتخار تمام می‌گوید جریمه‌اش را می‌دهیم، مگر جریمه‌ی این کار چقدر است؟ فقط چند میلیون تومان آنهم اگر اثبات شود ومحکوم شوند. خوب او که میلیاردی خرج کرده، میلیون برایش مهم نیست!ولی این عملِ او نشان می‌دهد با قدرتِ پول، قانون را زیر پا می‌گذارد و حالا چگونه می‌خواهد برای اجرای این قانون سوگند یاد کند. لابد مانند سوگند یاد کردن پزشکی‌اش است که اگر خوب بررسی کنیم، تنها کاری که نمی‌کند همان پزشکی است. می‌گویند روزی شاه عباس، روزه‌ی واجب خود را عمداً خورد و بلافاصله دستور داد چند نفر را غذا بدهند تا کفاره‌ی آن باشد. علامه مجلسی شنید وگفت که شاه عباس باید شصت و یک روز روزه بگیرد تا کفاره محسوب شود زیرا این شصت نفر طعام دادن، باید از محصول دستمزد شخص باشد نه ازبیت‌المال! و لذا شورای نگهبان و دیگر مسؤولان باید به هوش باشند که پرداختن جریمه نقدی برای این‌گونه افراد از جرم آنها نمی‌کاهد و باید آنها را رد صلاحیت کنند تا برای دیگران هم درس عبرت باشد و هرکسی راه نیافتد و بگوید پول دارم، پس جرم را انجام می‌دهم! و جلوی حاکمیت و پولسازی را بگیرند، ولو این‌که ممکن است به علت مریضی جانشان در خطرِ بی‌توجهیِ این‌گونه پزشکان قرار گیرد.
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد