От Москвы до Газы.

От Москвы до Газы.

Ахмад Махини, кандидат в президенты США
От Москвы до Газы.

От Москвы до Газы.

Ахмад Махини, кандидат в президенты США

خیانتکاران را داغ بر پیشانی بزنید تامردم آنها رابشناسند (امام عل

خیانتکاران را داغ بر پیشانی بزنید تامردم آنها رابشناسند (امام علی ع)

این سایه‌ها که نگذاشتند خاتمی کار کند کیستند؟ این دست‌ها که جلوی هاشمی رفسنجانی را برای بازسازی گرفتند و بالاخره این مفسدان از کدامین گروه اجنه هستند که هنوز هم قدرتمندانه می‌تازند و رییس جمهوری را که ابرقدرت‌ها را به زانو درآورد، به هماوردی می‌طلبند؟ به گفته‌ی زیر توجه کنید!
(به نقل از http://president.ir/fa/?ArtID=9291) «رییس جمهور افزود: آقایی که هنوز هم در یکی از مراکز است و زیاد هم مصاحبه می‌کند و ادعاهای خیلی بزرگ می‌کند و تحلیل‌های عجیب و غریب می نماید، این آقا را صدا زده و گفته تو می‌خواهی سیگار وارد کنی. گفته بله. گفته است پنج میلیارد دلار باید بدهی به فلان آقا. گفته است برای چی باید بدهم؟ گفته مگر نمی‌خواهی سیگار وارد کنی؟ گفته بله ، می‌خواهم وارد کنم و عوارض قانونی را هم می‌پردازم و سیگار مورد قبول وزارت بهداشت را وارد می‌کنم .گفته است نخیر، نمی‌شود. تا تو این پول را ندهی، امکان ندارد بتوانی سیگار وارد کنی.این فرد هم نپرداخته است.
دکتر احمدی نژاد اضافه کرد: رییس دخانیات پیش من آمد و گفت فلان آقا مرا صدا کرده و گفته چرا می‌خواهی به این فرد مجوز وارد کردن سیگار بدهی؟تو حق نداری به این فرد مجوز ورود سیگار بدهی؛ والا با تو برخورد می‌کنیم!؟
رییس جمهور سپس در واکنش به حاضران که می‌خواستند نام این آقا مشخص شود، گفت: مشخصات این فرد را گفتم، متوجه می‌شوید. ببینید صدا فردا از کجا در می آید، همان جاست. وی گفت: می‌خواهم ابعاد کار دستتان بیاید.یعنی مبارزه در صحنه‌ای که ارقام میلیاردی جابجا می‌شود. کسانی که شاید روزی مدعی برخی ارزش‌ها بودند، امروز متأسفانه آنها را در صحنه مبارزه با امتیازات ویژه در مقابل خودمان می‌بینیم و تأسف این است که در مبارزه با عدالت در داخل شبکه درگیر هستید.»
اینها همان تحصیلکرده های اقتصاد آمریکا هستند وکلیه دکترهایی که برای گرفتن دکترای خود از دانشگاه‌های آمریکا باید کاملاً مورد تأیید سیا می‌بودند و الآن در مسندهای مختلف نفوذ کرده‌اند ومانع تراشی می‌کنند. آنها خود را متخصص معرفی کرده و از صدر دولت تا ذیل آن را در در دست خود دارند. بسیاری از آنان را وزرا تشکیل داده‌اند و وزرای مستعفی هم از دور خارج نشده بلکه در سطوح مدیریت میانی به خرابکاری مشغول هستند.
تاریخ نشان داده که از ابتدا اعزام دانشجو به خارج فقط برای وابستگی بی قید وشرط به انگلیس وآمریکا بوده است. اولین گروه را رضاشاه سامان داد که گل سر سبد آنها مهندس بازرگان بود. وی ‌که مرد متعبد و زاهدی بود، ولی چون افکارش مخصوصاً در دوران جوانی که دوران شکل‌گیری افکار سیاسی است در فرهنگ غربی شکل گرفته بود، همه چیز را باید از کامپیوتر غربی مغز خود می‌گرفت و اگر چیزی را در غرب نگفته بودند، قبول نمی‌کرد.
الآ ن هم ما می‌بینیم در اقتصاد ما، در مدیریت ما، در مسایل فنی و غیره، اگر تأییدیه و مهرِ (ولو آبگوشتی) سازمان‌های غربی نباشد، اصلاً معتبر به حساب نمی‌آید. در بودجه‌نویسی سال گذشته دیدیم که چه اصراری بود که حتماً باید مدل‌های بودجه‌نویسی غربی رعایت شود و الّا علمی نیست! در مسایل اقتصادی هم اینطور است. اقتصاد دانان غرب زده وتحصیلکرده‌ی آمریکا تعهد سنگینی نسبت به آمریکا و دلار و حفظ ارزش آن دارند زیرا سازمان سیا از آنان به قدر کافی مدرک دارد که منزوی‌شان بکند. اکنون همه تحصیلکرده‌های آمریکا که در پست‌های حساس هستند ناچارند که سیاست‌های آمریکا را اجرا کنند و الّا باید باهمه چیز خداحافظی کنند و برای همین است که علی‌رغم بدهی سه هزار میلیارد دلاری آمریکا وسقوط ارزش دلار درسراسر جهان، ما هر روز شاهد رشد قیمت دلار درایران هستیم. پاشنه‌ی آشیل دولت در همین جاست و از همین جا دولت را درگیر مسایل گرانی می‌کنند. همان‌طور که ما در مسایل هسته‌ای تجربه کردیم که فن آوری باید کاملاً بومی باشد، ارزهای ما نیز باید بومی باشد و ما نباید از دلار ویورو و امثال آن استفاده کنیم زیرا براسا س همان علم اقتصاد که آقایان برعکس آن را برای ایران اجرا می‌کنند؛ هرپولی نیاز به پشتوانه دارد و پشتوانه‌ی دلار، خالی است. بدهی نجومی آمریکا فقط به این دلیل در کاهش دلار درایران بی اثراست که اقتصاددانان تورم را با آن به ایران تحمیل می‌کنند و الّا اگر قیمت دلار حتی 500 ریال کاهش پیدا کند، همه چیز ارزان می‌شود. یعنی گران فروشان و دلالان که دم خود را به دلار گره زده‌اند، وقتی ببینند دلار در سراشیبی سقوط است، از آن دست می‌کشند و ما دیدیم حذف دلار از معاملات نفتی ایران، چه ضربه‌ی سنگینی بر دلالان آمریکایی وارد کرد. در حالی‌که پشتوانه پول ایران گاز و منابع نفتی و معادن اورانیوم و طلای ایران است، آن را در بوته فراموشی می‌گذارند... این یک نمونه است.
در تمامی زمینه‌ها که رییس جمهور اشاره کردند ما می‌بینیم یک طرف آن را آمریکا و مزدورانش تشکیل می‌دهند. درهمین قضیه‌ی سیگار، بیشترین واردات قاچاق از آمریکاست. در تمامی زمینه‌ها اصلاً اصرار است که راه‌های قانونی هم باشد و از راه‌های غیر قانونی استفاده شود و از چهره‌های وجیه‌المله هم بهره‌گیری می‌کنند، به طوری‌که حتی رییس جمهور هم از بردن نام آنها خودداری می‌کند زیرا مردم هم اگر بشنوند ممکن است باور نکنند و این نشان می‌دهد که حتی مبارز بودن این آقایان در زمان طاغوت هم یک نقشه بوده برای چنین روزهایی. در روزهایی که مردم از گرانی رنج می‌برند، آنها در کانادا و آمریکا و بخش آمریکایی عراق و افغانستان دست به بساز و بفروش‌های افسانه‌ای زده‌اند و مافیا که سهل است، مادر مافیا و پدرِ پدر خوانده‌ها را هم درجیب گذاشته‌اند! آنها که سیگار وارد می‌کنند، مسلماً در ورود مواد مخدر هم دست دارند و این‌همه شهدای نیروی انتظامی، در واقع قربانی همین عوامل هستند تا از یکسو آنها ناشناخته باقی بمانند و از سوی دیگر با قطع ایادی خرده فروشان، آنها همان آقا باقی بمانند. شما می‌دانید چرا رییس جمهور این مباحث را در استان خراسان مطرح نکرد ولی در قم مطرح نمود؟ زیرا بیشترین باندهای قاچاق در این استان هستند و بیشترین قربانیان مواد مخدر از استان قم و البته دلایل ژئو پلیتیکی هم دارد زیرا استان خراسان به منبع تولید مواد مخدر (افغانستان) نزدیک وحتی به آن چسبیده و استان قم برعکس به میدان مصرف مواد مخدر (تهران وکرج) نزدیک است! آنها که مافیا را مطالعه کرده‌اند، می‌دانند که مافیا و فراماسونری را افراد بسیار ساده تشکیل داده‌اند. افراد بی‌سواد وکم سوادی که ما برای فحش دادن از نام و شغل آنها استفاده می‌کنیم. حمال و عمله! حمال‌ها همان مافیا هستند و عمله‌ها همان فراماسون‌ها... آنها زیر چهره‌ی زحمتکشان و رنجبران مخفی شدند. اصولاً کلمه فرا یعنی سنگِ بنّایی و فراماسون‌ها همان بنّاهای ایتالیایی بودند.
درایران البته طی سال‌های گذشته و در دوران ستم‌شاهی، از این اصطلاحات استفاده می‌کردند و گروه‌های کمونیستی یا مجاهدین خلق و امثال آن را به وجود آوردند و بهترین عناصر تبلیغاتیِ مواد مخدر هم همین‌ها بودند زیر آنان مشروبات یا مواد مخدر را فقط به این دلیل مصرف می‌کردند که از غم و اندوه خلق دمی آزاد باشند! یادم می‌آید که در گذشته، صمد بهرنگی بسیار بین بچه‌ها معروف بود. به خاطر انقلابی بودن و دفاع از حقوق کارگر، ولی او که معلمی بود در آذرشهر، همه شاهد بودند که بسیار بدمستی می‌کرد و مخصوصاً هم این کار را در جلوی مردم می‌کرد و یا روشنفکران قدیمی می‌دانند که کافه نادری‌ها در تهران یا کافه خران در تبریز را فقط مافنگی‌ها تشکیل می‌دادند و اصلاً یکی از علایم روشنفکری، مافنگی بودن بود که حتی به هنرمندان سنتی هم نفوذ کرده بود. مثلاً ایل بختیاری که همه‌شان شیعه علی بودند و مخالف اعتیاد، همه راضی بودند که توشمال‌ها یا نوازندگان دوره گرد را برای بهتر نواختن در عروسی‌ها و شادی‌ها حتماً از تریاک و مشروب سیراب کنند! و یا عاشیق‌های آذربایجانی که شعر های علی را با جان و دل می‌سرودند، معتقد بودند کشیدن تریاک و یا صرف مشروبات از لوازم عاشیق بودن است.
اما اکنون فرق کرده و دیگر نمی‌توان به بهانه روشنفکر بودن یا هنرمند بودن معتاد شد و نام آور شد؛ باید باب روز بود! امروز در صنف علم وکتل باید ظاهر شوند و سینه‌ی خود را برای خون آلود شدن به توپی‌های تریاک بسپارند ویا مانند افغانی‌ها در جلسات روحانی و عرفانی از ناس و تریاک برای خلسه‌ی بیشتر و روانخوانی قرآن استفاده کنند. اینها از مهمات مسأله‌ی امروز ماست یعنی مفسدین در لباس‌های گوناگون ظاهر می‌شوند و باب روز هستند. اصولاً وقتی کسی می‌خواهد سکه‌‌ی تقلبی درست کند، سکه‌های از مد افتاده را قلب نمی‌کند، بلکه سکه روز را قلب می‌کند و امروز دلارهای تقلبی خیلی بیشتر از مثلاً فرانک یا پزو و روپیه است. این‌که رییس جمهور هم نام نمی‌برد، به همین خاطر است زیرا ملاحظات این امر را دارد که با بدنام شدن یکی، ممکن است به صنف آن شخص توهین شود و بی‌اعتبار گردد. اگر شخص بازاری است، به بازاری‌ها توهین می‌شود و اگر روشنفکر است به روشنفکرها و اگر روحانی است به روحانیون و ....
اصلاً مهارت سودجویان ومفسدان درهمین است که از آبروی دیگران برای خود سپر بسازند. می‌گویند یک نفر اسکناس هفتصد تومانی جعل کرد ولی نمی‌توانست آن را آب کند چون همه می‌فهمیدند. لذا به یک روستای دور افتاده رفت و اسکناس‌ها را به یک روستایی داد تابرای او خورد کند! اوهم یک بسته چهار صد تومانی ویک بسته سیصد تومانی برایش آورد..
این‌که منتظر باشیم مفسد بیاید وخود را معرفی کند، مانند این مثل است؛ بلکه برعکس این وظیفه دولت است که آنها رامعرفی کند واز هیچ چیز نترسد زیرا فرمایش امیر مؤمنان است که می‌فرماید وسمته بالخیانه.. خیانتکاران را داغ بر پیشانی بزنید تامردم آنها رابشناسند نه آن‌که چیزی نگویید تا آنها همچنان به فریب مردم مشغول باشند. عملکرد مردمی دولت نهم به این خاطر شجاعانه است که خرده برده‌ای از کسی ندارند؛ یعنی رییس جمهور نه تنها از حقوق مالی و مادی خود برای مردم مایه می‌گذارد، بلکه بسیار فعال وکوشاست به طوری‌که در پرکاری از همه دولت‌های قبلی بهتراست. نداشتن نقطه ضعف مالی، بزرگترین عامل دراز بودن زبان است. و مردم حداقل از ایشان انتظار دارند تا نسبت به معرفی مفسدان و داغ گذاشتن بر پیشانی آنان اول کس باشد و از هیچکس هم نهراسد زیرا مردم بالاخره امروز یا فردا آنها را می‌شناسند و فقط جربزه داشتن مسؤولین است که برای آنها مهم است. دولت باید با اقتدا به امام علی ولو به ناراحتی ناکثین و قاسطین و مارقین حق را بگوید: قل الحق ولو کان مرا