بالاخره غدهی چرکین رکود اقتصادی غرب سر باز کرده و نتیجهی سالیان دراز دروغگویی و وعدههای توخالی برای تمدن رویایی غرب، دست از پا درازتر به دامن بشریت چنگ انداخت. 700میلیارد دلار کمک دولت به بانکها نه تنها دردی را دوا نکرد بلکه نشان خواهد داد که مسأله عمیقتر از این بحثهای روزمرهای است که اروپا و امریکا آن را فقط بحران مالی میدانند.
از آنجا که اقتصاد غرب همه چیز آن بوده و همه چیز اقتصاد هم در سود آوری تعریف شده، زیانهای اخیر مالی یعنی نابودی تمام ارکان تمدنی و انسانی و اقتصادی غرب که نزدیک به دوقرن است در بنای آن میکوشند. در ابتدای طرح تمدن غرب، قلم به مزدهای غربی؛ نه تنها دین را که انسانیت را زیر سؤال برده و آن را مخالف رشد و تمدن و اقتصاد و سودآوری دانست اما اکنون پس از دو قرن، در انتهای راهی هستیم که آنها وعدهی بهشت بدون خدا را داده بودند. این تو خالی بودن وعدهها از زمانی شروع شد که امام خمینی در 1980 گفت آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند. وقتی یک فرد به تنهایی و در میان تمام تهدیدها و ارعابهای اطرافیانش به بزرگترین ابرقدرت غرب که سالها با بمب اتم خدایی میکرد گفت، نه تعجب همگان را برانگیخت و از آن متعجبتر واقعاً دیدند که آمریکا هیچ غلطی نتوانست بکند. با اینکه در جنگ تحمیلی و در واقعهی طبس و هزاران کودتاهای دیگر و با اینکه ایشان قسم خورده بود پناهگاه نرود حتی نتوانست یک بمب در خانه او بگذارد یا یک موشک به حسینیه بزند. حتی وقتی صدام شکست خورد، ناچار شد به توصیه ایران عمل کند و بر علیه طالبان و القاعده و صدام وارد جنگ شود و آنها را ساقط کند. امروز نیز تنها کسی در رأیگیری ریاست جمهوری آمریکا موفقتر خواهد بود که به ایران امتیاز بیشتری بدهد. امروزه دیگر عربدههای گذشته تمام شد وآخرین نکتهای که باقی ماند؛ آنها باید بدانند که تحریم علیه ایران باعث اینهمه بحران مالی برای اروپا و آمریکا شده است و تا زمانیکه صحبت از تحریم ایران است بحران چه به صورت اعلام شده یا نشده وجود دارد. بالارفتن قیمت نفت خام نشان از رکود پنهان است و کاهش قیمت آن نشان از رکود آشکار است زیرا بالا رفتن قیمت نقت تا 140دلار و کاهش آن نشان میدهد که یک بازی اقتصادی است که بورس بازان آن را ترتیب داده بودند و توان ادامه آن را نداشتند. لذا باید امریکا و اروپا نه تنها دست از تحریم عملی بردارند بلکه حتی از شعار آن هم پرهیز کنند. زیرا این بحران اخیر درست از هنگامی علنی شد که مناظره مک کین و اوباما با یک نتیجه مساوی با شعار تحریم ایران پایان یافت. اگر تاکنون امیدی بود که با روی کار آمدن اوباما، تحریمها علیه ایران برداشته شود؛ لذا مؤسسات مالی مترصد جبران هزینهها در سالهای آینده بودند و همین امر باعث شده بود لاپوشانی کنند ولی اظهارات اوباما در این مناظره، آب پاکی روی دستان آنها ریخت و همهی این انتظارات را بر باد داد و ناگهان همهی عقدهها بیرون زد و تمام دیوارها فروریخت. با یک محاسبهی ساده میتوان گفت 700 میلیارد دلار، در واقع مجموعاً اصل و فرع تمام پولهایی است که از ایران بلوکه کردهاند یا در واقع از ایران دزدیدهاند و هزینه نمودهاند تا اقتصاد آمریکا را توانمند سازند ولی اکنون فاقد آن هستند