От Москвы до Газы.

От Москвы до Газы.

Ахмад Махини, кандидат в президенты США
От Москвы до Газы.

От Москвы до Газы.

Ахмад Махини, кандидат в президенты США

اوباما ومشکلاتی که می‌تواند نباشد

اوباما در حالی پیروز میدان انتخابات شد که یک کشور ویران شده بدهکار و با اقتصاد درهم ریخته را تحویل می‌گیرد. انتخابات نه چندان عادلانه امروز به یک دلیل به اوباما جواب مثبت داد تا با این امید که او نتواند کاری کند ودمکراتها برای همیشه از صفحه سیاسی محو گردند البته اگر دموکرات‌ها نتوانند این بهم ریختگی را جمع کنند، شاید کلاً امریکا از صفحه روزگار محو شود. زیرا با روش نظامی‌گری اخیر آمریکا در جهان، جمهوریخواهان به طور کامل از میدان بدر رفتند به طوری‌که ما می‌بینیم مک کین نیز برای رهایی از عواقب آن همیشه می‌گفت من جمهوریخواه هستم ولی بوش نیستم. و این‌که مردم از عملکرد جنگ طلبانه ناراحت هستند یا از جمهوریخواهان این مهم نیست زیرا قبلاً هم دموکرات‌ها در ویتنام جنگ طلبی کرده بودند و کندی بوده که دستور حمله به ویتنام را صادر کرده است و جمهوریخواهان به عنوان ناجی به میدان آمده بودند.

اما این بار دمکرات‌ها هستند که می‌خواهند از جو ضد جنگ استفاده کنند ولی آش به قدری شور شده که صدای آشپز هم درآمده و جنگ طلبی به قدری مردم را عاصی کرده که بالاترین هزینه‌ها را درحالی برای پیروزی اوباما پرداخت کردند که بدهکارترین کشورها بودند و کسری بودجه‌های وحشتناکی داشته و شرکت‌های بزرگشان در حال ورشکستگی بود... و شاید مردمان گرسنه و بی‌خانمان و سیل زده که زندگی فلاکت باری داشته‌اند، اصلاً در این بازی شرکت نکرده و بر جمع رأی خاموش افزوده‌اند. رأی بالای الکترال برای اوباما که جای هرگونه دادخواهی و مجادله را بسته بود این پیام را داشت که مردم در انتظار یک تغییر هستند و شعار تغییر او را که از ایرانیان وام گرفته بود با اهمیت تلقی کرده‌اند. زیرا در آمریکا سالیان سال است که یک روند الکترال آنهم با تفسیری که کنگره یا دادگاه عالی دارد در جریان است. با این‌که بیش از نیمی از مردم دراین بازی شرکت نمی‌کنند ولی برای آنها اهمیتی ندارد. حتی صدای احزاب سوم به بعد هم شنیده نمی‌شود و کاندیداهای غیر از این دو حزب هم تبلیغ نمی‌شوند. گویا بن بست و قحط الرجال تاریخ آمریکا را فرا گرفته است. در حالی‌که در تمامی جهان تغییرات رژیم‌های سیاسی است اما رژیم سیاسی پیچیده و نامعقول الکترال هیچ تغییری نمی‌کند و به قول پرفسور مولانا مردم آمریکا نمی‌دانند که تاحالا هیچگاه به رییس‌جمهور رأی نداده‌اند! و رییس‌جمهور با رأی مستقیم آنها انتخاب نشده است همیشه این یقه سفیدها بودند که پا در میانی می‌کردند. نیروهای حزبی در یک مجموعه‌ی درهم تنیده با نیروهای تبلیغاتی و رسانه طوری عمل می‌کردند که مردم تصور کنند که رأی به اوباما می‌دهند! بخصوص در ایران که این آزادی هست که مردم مستقیماً نام رییس‌جمهور خود را می‌نویسند، اغلب تحلیلگران چنین تصوری را داشته‌اند. آنها یعنی ترجمه‌گران سیاست‌های آمریکا در ایران نیز هرگز تصور نمی‌کردند که احزاب دوگانه اینگونه کلاه مردم را در آمریکا آنهم در مهد آزادی و تمدن بردارند. کاری که احزاب دوگانه تا به امروز کرده‌اند در همین خیانت بس که دو حزب را احزاب معرفی کرده و دموکراسی و لیبرالیزم را به مسخره گرفته‌اند. در حالی‌که مردم تصور دنیای آزاد دارند حتی نمی‌توانند به جز این دو حزب، تفکری داشته باشند... این مشکلات ساختاری راهی جز نابودی اقتصاد و سیاست امریکا در جلوی روی مردم و مخصوصاً رییس‌جمهور جدید قرار نمی‌دهد. یعنی اوباما اگر به شعار تغییر خود فکر نکند و بخواهد با روش سال‌های قبل مملکت را اداره کند، به جایی نخواهد رسید زیرا که اگر جایی بود؛ زرنگ‌تر از او وجود داشت. لذا باید تغییرات ایجاد کند. این تغییرات هم نه تغییرات روبنایی و ساده و بی‌اهمیت است بلکه باید زیربنایی و مهم و اساسی باشد. در این صورت است که مشکلات کاملاً حل شده و راه جدیدی در جلوی پای ملت آمریکا گشوده خواهد شد. دلیل آنهم بسیار ساده است: سرمایه‌داران و بازاریان امید داشتند پس از انتخاب اوباما، بورس رونق پیدا کند ولی شاخص‌ها همچنان نزول را نشان می‌دهد چرا که هنوز تغییری روی نداده است هنوز جمهوریخواهان هستند و سیاست بودجه‌ریزی جنگی و اطلاعاتی را پی‌گیری می‌کنند. هنوز 2.5 میلیارد دلار خرج انتخاباتی درآمدی ایجاد نکرده و بر آن اضافه‌تر هم می‌شود زیرا تا روز سیاستگذاری و حضور بوش در کاخ سفید نمی‌توان انتظار داشت که وی دست از سیاست‌های خود بردارد و کاخ را سالم تحویل اوباما دهد. او شاید آخرین کوشش‌ها و تلاش‌های خود را هم خواهد کرد تا به قول معروف کاخ سفید را کاملاً جارو کرده تحویل اوباما دهد و ناکامی او را دو چندان کند. لذا این تغییرات است که می‌تواند پیروزی اوباما را در حل معضلات تضمین کند و تهدیدات موجود را به فرصت‌های جدیدی تبدیل نماید. این تغییرات از نظر ما این است که اولاً امریکا کلاً نیروهای نظامی خود را از جهان فراخواند و آنها را در امر سازندگی برای سیل زده‌ها و طوفان زده‌ها و کارتن خواب‌ها به کار گیرد و ارتش واقعاً تبدیل به بازوی مردم آمریکا شود و به آنان کمک کند نه این‌که هزینه‌های کلانی برای آنها صورت گیرد و دلارهای آمریکایی را در کشورهای دیگر خرج کنند. باید به جای بانک‌ها که 700 میلیارد دلار زیان و هزینه ایجاد کرده‌اند، صندوق‌های جدید اعتباری بدون بهره به سبک صندوق‌های خیریه عمومی قرض‌الحسنه ایجاد شود و بالاخره راه حل‌های اسلامی و قرآنی برای اقتصاد امریکا در نظر بگیرند و به کمک مردم همه معضلات را حل کنند. بدیهی است مردم آمریکا که اینهمه ضرر را تحمل کرده‌اند، می‌توانند ریاضت‌ها را نیز برای رسیدن به آرامش بیشتر تحمل نمایند و در آنصورت علاوه بر حل معضلات اقتصادی، قادر خواهند بود که این تلاش‌ها را ارزشمند نیز بدانند زیرا برای خودشان است نه برای تجاوز به دیگران

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد