От Москвы до Газы.

От Москвы до Газы.

Ахмад Махини, кандидат в президенты США
От Москвы до Газы.

От Москвы до Газы.

Ахмад Махини, кандидат в президенты США

یوم الادا از کجا آمده است؟ (260)

قانون مرور زمان در کشور ما مخصوصاً بعد از انقلاب اسلامی از قوانین حذف شد وحتی اخیراً شورای نگهبان قانونی را که مجلس تصویب کرده بود به دلیل موجه دانستن مرور زمان آن را مخالف شرع و قانون اساسی دانسته و رد کرد و سخنگوی شورای نگهبان ضمن اعلام این مطلب در جمع خبرنگاران مدعی شد که اصلاً چنین قانونی وجود ندارد با این‌که خبرنگاری تذکر داد مثلاً در ماده 19 قانون مطبوعات اشاره شده اگر از چاپ مطلبی سه سال بگذرد مشمول زمان می‌شود و یا در قانون چک داریم که تا شش ماه جنبه کیفری برای برگشت چک است و بعد از آن جنبه حقوقی خواهد داشت، لذا باید دانست که مرور زمان امری مسلم و پذیرفته شده و در تمامی مراحل، ساری و جاری است و چیزی که به نام یوم الادا که در قانون مجازات‌های اسلامی به آن اشاره‌ای شده است، برداشت نادرستی از قوانین اسلامی است. البته مفاهیم عرفانی در این مورد هست؛ مثلاً می‌گویند که اگر کسی گناه کرد و توبه کرد گرچه گناه او بخشیده می‌شود ولی آثار آن باقی می‌ماند؛ مانند کسی که سمی را خورده و بعد به پزشک مراجعه کرده ولی به هرحال سم اثر خود را بر نسوج بدن گذاشته است. یا در مورد غیبت گفته شده که آبروی ریخته را نمی‌شود جمع کرد و اگر کسی آبرویش رفت، به جوی باز نمی‌گردد! اما اینها همه عرفانی است در حالی‌که خداوند ستارالعیوب است و غفارالذنوب و قوه نسیان در بشر هم به همین معناست و اگر قرار بود همه چیز در ذهن انسان باقی بمانند، غم‌ها و اندوه‌ها انسان را از پای در می‌آوردند. در مورد احکام هم همین‌طور است کسی که توبه کرد، به شرط واقعی بودن آن پذیرفته می‌شود و گروه توّابین در دوران متعدد اسلامی زیاد بوده‌اند. همینطور در مورد حسابداری و احکام مالی صریح قرآن کریم است که اگر به کسی قرض دادید و او توانایی باز پرداخت نداشت به او مهلت دهید و یا آن را ببخشید! حالا معلوم نیست این قانون یوم الادا یعنی بدهکاران باید در زندان بمانند تا قرضشان با نزول و بهره مربوطه پرداخت شود، چطور وارد اسلام شده است و این آیه 181 سوره بقره که بزرگ‌ترین آیه و مدنی‌ترین آن است کی و کجا نسخ شده که ما بی‌اطلاع هستیم. البته گفته شده حق‌الناس باید پرداخت شود ولی عسر و حرج هم گفته شده، بخشایش هم گفته شده و گفته شده که خداوند سود و بهره پول یعنی ربا را از بین می‌برد و نباید گرفته شود. لذا نباید یک طرف آن را که به سود طبقه‌ای خاص است گرفت و بقیه آن را نادیده انگاشت زیرا براساس نصّ صریح قرآن کسانی‌که بعض احکام را قبول دارند و بعض دیگر را قبول ندارند، کار خطایی انجام می‌دهند یعنی هرجا به نفع بود، می‌پذیرند و هرجا به ضررشان بود، نمی‌پذیرند و این همان کفر یا نشاندن خود به جای خداست و اعتماد داشتن به این‌که عقل ما بهتر ازخداست.

مالکیت انسان برهمه چیز اعتباری است

در اسلام همه جا بیان شده که همه چیز از آن خداست واین یک شعار یا یک حرف فلسفی نیست. انسان از هنگامی‌که به دنیا می‌آید، چشم وگوش و اعصاب و روان را از خود ندارد.
او که تا رسیدن به سن بلوغ هنوز هیچ چیز را نمی‌فهمد، چطور می‌تواند خودش خودش را به وجود آورده باشد؟ پس مایملک او که همه را از آن خود می‌داند؛ از ساده‌ترین چیزها و حتی اعضای بدنش را همه خداوند به او داده و لذا مالک اصلی انسان و هرچه در اطراف اوست، خداست و اصل مالک خداوند است و همه چیز متعلق به اوست و این مالکیت ذاتی است یعنی منطقاً انسان چیزی را به وجود نیاورده، بلکه همه چیز هست و او آن را تغییر می‌دهد. لذا مالکیت نسل اندر نسلی بر زمین یا کار خانه و یا هرچیز دیگری باطل است و اکنون گرفتاری کل بشر از همین جا نشأت می‌گیرد. وقتی یک نفر می‌تواند با سند سازی، میلیون‌ها متر را به نام خود زمین بخرد و آن را بلا استفاده رها کند و هرکس متعرض آن شد، او را بکشد؛ نتیجه این می‌شود که میلیاردها متر مربع زمین رها شوند و در مقابل هم میلیون‌ها نفر مردم از گرسنگی و بی‌غذایی تلف شوند چرا که مثلاً حقوق اساسی من در آوردی یا قانون اساسیِ «بشر نوشته» می‌خواهد به مالکیت هویت دهد و به آن احترام بگذارد. آیا احترام به قانون، مهم‌تر از جان میلیون‌ها انسان است و آیا قانون را به وجود می‌آورند تا مردم را راحت‌تر گرسنه نگهدارند و آنها را موجه‌تر بکشند؟ در حالی‌که مطابق دستورات اسلامی اگر کسی 5 سال زمین کشاورزی را نکارد یا بایر را آباد نکند، از مالکیت او خارج می‌شود و لذا مرور زمان و حذف آن، خیانت به همه‌ی نسل‌ها بوده است و باید مورد بررسی قرار گیرد. در دنیا میلیاردها متر مربع دریا و جنگل و زمین‌های حاصلخیز وجود دارد. شاید انسان‌ها اگر فقط غذای دریایی بخورند، هرگز گرسنه‌ای در جهان نباشد و شاید اگر فقط غذای جنگلی بخورند، گرسنگی کسی را آزار ندهد همانطور که این‌همه نهنگ و ماهی و حیوانات دیگر در دریاها هستند و گرسنگی برای آنها معنی ندارد و یا این‌که این‌همه حیوانات در جنگل هستند کی و کجا اعلام شده که شیران یا ببران یا آهوان از گرسنگی مرده‌اند؟ در حالی‌که هر روز اعلام می‌شود مردم در آفریقا از گرسنگی تلف شدند و یا می‌گویند این اتفاق جالب در جایی می‌افتد که در زیر پای آنها معادن طلا و نقره و جنگل‌های میوه و مراکز شکار زیادی وجود دارد. شاید این را به زبان دیگری می‌گفتیم، کسی قبول نمی‌کرد ولی اینها نشان آن است که هر آن کس که دندان دهد نان دهد و فقط این بشر دو پا هست که مانع الرزق است و این مانع الرزقی او هم اختراع قوانین غیر خدایی و غیر شرعی است. آنها با اختراع قانون عرضه و تقاضا و قیمت میلیون‌ها تن مواد غذایی را به دریا می‌ریزند تا قیمت آن پایین نیاید. میلیون‌ها تن مواد غذایی را اسراف می‌کنند و در زباله‌دان‌ها می‌ریزند تا دیگران به ثروتمندی آنان غبطه بخورند. اینهمه غرور و سرکشی از جایی شروع می‌شود که از قانون خدا تخطی کرده و به قانون دست ساز خود می‌پردازند. اگر فقط مزارعی که درآن کشت خشخاش می‌کنند به کشت گندم اختصاص دهند، دیگر هیچ کس بی نان نخواهد بود و اگر فقط کارخانه‌هایی که سیگار می‌سازند، گندم آرد کنند آیا کسی خواهد ماند که گرسنه باشد؟

یک شب، هزار شب نمی‌شود!

اخباریک شب، هزار شب نمی‌شود! این جمله تاکنون 17 میلیون نفر را بی سر و سامان کرده است! این جمله را همه شنیده‌اند و می‌دانند چه استدلال محکمی است! جوانان که پول ندارند و بعضی‌ها کارهم ندارند وقتی قرار است ازدواج کنند، غول بزرگی با همین جمله برایشان ساخته می‌شود.

باید از همه جا وام بگیرند و به هرکس و ناکسی روی بیاندازند تا پولی فراهم کنند تا هر چه گفتند خرج کند زیرا اگر کمی دستش بلرزد، فوری با این جمله روبرو می‌شود! آقا آرایشگاه که هزار تومان است؛ چرا می‌گویید پنجاه هزار تومان؟ خوب شب دامادی است، یک شب که هزار شب نمی‌شود! کرایه ماشین ساعتی 2 هزار تومان است، چرا آقا می‌گوید دویست هزار تومان؟ خوب یک شب که هزار شب نمی‌شود! بگذریم از این‌که هزار شب هم می‌شود! یعنی شخصی که نتواند حلال‌واری ازدواج کند و شب دامادی خود را با روال قانونی ببیند، نمی‌تواند جلوی غریزه خود را بگیرد و لذا از راه غیر قانونی و غیراخلاقی آنهم بارها و بارها ممکن است داماد شود! اما موضوع مهم آن است که هیچگاه ترس ازاین جمله تمامی ندارد زیرا اگر میلیونر هم باشید، باید میلیاردی خرج کنید و اگر میلیاردر هم باشید، باید تریلیاردی خرج کنید و حرص و طمع هم انتها ندارد. اگر شما به هزار سکه راضی شوید، آنها ده هزار سکه خواهند خواست و اگر شما به تالار رأی دهید، آنها برج سفید را پیشنهاد خواهند کرد. خیلی جالب است که مدیر یکی ازهمین تالارها در سالگرد افتتاح تالار، دلش به حال دامادها می‌سوزد و با خود می‌گوید حالا که آنها را ده‌ها برابر سرکیسه کرده‌ام؛ برنامه بریزم و یک شب تمام زوج‌ها را به شام دعوت کنم و هدیه‌ای هم بدهم تا شاید کمی وجدانم آسوده شود. اما وقتی گوشی را برمی‌دارد، می‌بیند بیشتر آنها طلاق گرفته‌اند. کسانی‌که تعداد سکه‌های عقدشان به ارتفاع قله دماوند و بینالود و الوند بود، همه به گدایی افتادند و به عنوان کلاهبردار در گوشه‌ی زندان هستند و خانم‌هایی‌که با ناز و ادا می‌گفتند حالا کی گرفته و کی داده؛ شده‌اند شمر ابن ذی الجوشن و تا دینار آخرش را نگیرند، رضایت نمی‌دهند. به قول یکی ازهمین ازدواج نکرده‌های نانوجوان! اصولاً این کار تبدیل به یک نوع کلاهبرداری شده است. دختری که این شرط را می‌گذارد، می‌داند که پسر را دوست ندارد و فقط می‌خواهد پدر او را سرکیسه کند. لذا هزار سکه هم بگوید، کم است و روزی همه آنها را خواهد گرفت و اگر کمی داماد درنگ کند، نفقه و درصد افزایش بهای مهریه و قیمت روز و فلا ن و به همان هم به آن اضافه می‌شود. حالا ببینید این کجا و ازدواج حضرت علی (ع) کجا؟ این روزها که سالگرد ازدواج آن حضرت با فاطمه زهرا سلام الله علیهاست؛ روز ازدواج نامگذاری شده تا جوانان با تأسی به این دو بزرگوار، زندگی آسانی را تجربه کنند. همان‌طور که می‌دانیم هر سه خلیفه خواستگار حضرت فاطمه بودند ولی پیامبر پس از رضایت حضرت فاطمه از ازدواج با امام علی (ع) فرمود اگر حضرت علی نبود، کسی کفو حضرت فاطمه نمی‌شد و حضرت علی وقتی پیامبر از او خواست تا هزینه عروسی را بدهد، زره‌اش را فروخت... این نشان می‌دهد ازدواج که از منظر برخی‌ها مقام و شهرت و ثروت است ولی از نظر اسلام، یک زندگی ساده و هماهنگ است. امروز ولی مگر شیطان می‌گذارد! حتی آنهایی‌که در محضر بزرگان و با تعهد این‌که مهریه 14سکه بیشتر نشود قبل از رفتن پیش حضرت آقا تعهد می‌دهند که 14 سکه را قبول کنند و بعد آن را در هزار ضرب کنند یا قبول می‌کنند منظور از 14 سکه که به نام چهارده معصوم است؛ جزو شروط ضمن عقد باشد که تعداد سکه‌ها 14 به علاوه‌ی 124000 به عدد پیامبران الهی باشد! و این است که همین دوگانه سوزی‌ها باعث پاشیدگی خانه و کاشانه‌ی خود و بستگانشان می‌شود و برای همیشه از نام ازدواج تن همه را می‌لرزاند و غل و زندان و بگیر و ببند را یادآوری می‌کند. همانطور که در همایش دانشجویان جهان اسلام، استاد ترکان از کشور ترکیه اعلام نمود گرچه کشورهای غربی با ساختمان‌های بلند و فناوری بالا چشمان ما را خیره کرده‌اند ولی آنها مشکلات اساسی دارند و اولین مشکل، همین طلاق‌هاست. در کشورهای اروپایی تا شصت درصد ازدواج‌ها به طلاق می‌انجامد و علاوه بر آن سالیان هزاران جوان و نوجوان خودکشی می‌کنند و مصرف دارو و مواد مخدر از دیگر مشکلات آنهاست. اما به هر حال راه حل آنها هم در اسلام است. ازدواج آسان و تشکیل زندگی آسمانی به جای زندگی زمینی همانطور که در زندگانی ائمه ملاحظه می‌کنیم و برای همین است که در سال گذشته مطابق آمار همان استاد 18هزار کلیسا بسته شده و به جای آن 25 هزار مسجد ساخته شد و در همانسال که کاریکاتورهای موهن بر علیه زوجات النبی در دانمارک کشیدند، قرآن در صدر کتب فروش رفته در همان کشور گردید و بالاترین آمار فروش را در هر سال دارد

شعار مصدق وعملکرد احمدی ن‍ژاد

سخن اول
گرچه مصدق تا روزی که نخست وزیر شد هیچگونه حمایتی از ملی شدن نفت نکرد و اصلاً آن را امکان‌پذیر نمی‌دانست ولی بعد از ملی شدن که مأمور اجرای آن شد یک شعاری مطرح کرد که اقتصاد باید منهای نفت باشد.

یعنی ایران باید بتواند بدون نفت هم خود را اداره کند، از آن زمان تاکنون همه‌ی دولت‌ها این شعار را داده‌اند ولی به شهادت آمار و ارقام؛ همه فقط شعار بوده و هیچکس نه تنها نتوانسته از وابستگی اقتصاد ایران چه بعد از انقلاب اسلامی و چه قبل از آن کم کند بلکه روز به روز وابستگی ایران و اقتصادایران به نفت بیشتر و بیشتر شد حتی صادرات غیر نفتی هم به طمع پاداش‌ها و هدایای دلارهای نفتی بود که برپا بودند و ادامه می‌دادند و هرگاه تشویق‌های صادراتی و سوبسیدهای دولتی قطع می‌شد، مانند حباب از بین می‌رفتند. قوی‌ترین صادرات غیر نفتی ایران که سال‌هاست شعار آن را می‌دهند و هزاران دلار نفتی برای تقویت آن خرج کرده و سوبسیدهای فراوان داده‌اند و یک میلیون نفر را سر کار گذاشته است، فرش است که در همایش تولید کنندگان و صادرکنندگان مشخص شد که همه ساله فقط نیم میلیارد دلار صادرات دارد. وضعیت خرما و پسته و فندق هم از این بدتر است. پتروشیمی هم که هر سال وعده‌ی بازگشت سرمایه را در عرض 8 ماه می‌دهد و به مصداق سنگ بزرگ علامت نزدن است، قبل از رسیدن دلارها به ایران همانجا روی هوا برای یک پروژه جدید خرج می‌شود و کلی هم از دولت یارانه می‌گیرد! به هرحال اکنون که قیمت نفت کاهش پیدا کرده و برخی صاحبنظران معتقدند که باز هم کاهش پیدا خواهد کرد، این شجاعت که بتوان کشور را بدون دلارهای نفتی هم اداره کرد بسیار به موقع است و همه می‌دانند که ایشان رییس‌جمهور مقتدری است و قادراست این کار را انجام دهد زیرا کسانی از کاهش قیمت نفت ضرر می‌کنند که برنامه داشتند هفت پشت خود را ببندند و از این نمد کلاهی برای خود ببافند ولی دولت عدالت محور حداقل این تفاوت را دارد که برای خود و اعوان و انصارش چیزی نمی‌خواهد و مردم هم می‌توانند گلیم خود را از آب بیرون بکشند زیرا تولید برای خود کفایی چیزی نیست که ایرانیان از آن غافل باشند. اگر تاکنون واردات بوده برای این بوده که مردم می‌گفتند حالا که هست! سفره‌ای پهن است و باید سهم خود را به هر صورت شده بگیرند. آمارها نشان می‌دهد که اغلب این دلارهای نفتی هم در مسیرهایی هزینه شده که نه دولت در برنامه داشته و نه مردم آن را می‌خواستند؛ یعنی وجود درآمد نفتی بی‌برنامگی را تزریق می‌کرد. یک نمونه از آن مسأله‌ی بنزین است. شاید بیش از 50 درصد درآمد نفت صرف واردات بنزین می‌شود و 50 درصد باقی‌مانده هم هزینه‌ی استخراج است! یعنی عملاً هیچ چیزی برای ایران به عنوان درآمد نبوده که بخواهیم غصه از دست دادنش را داشته باشیم مگر برداشت‌های مخفیانه و حقوق کلان مدیران اسبق که در بدهی دولت به دستگاه‌ها ظاهر شده است. بدهی دولت به بانک‌ها معادل حقوق و پاداش‌های کلان و خارج از ضابطه‌ی مدیران ارشد و عالی در دوره‌های گذشته به عنوان پاداش و حق مأموریت و حق‌العمل پروژه‌ها و غیره به دلار به آنان پرداخت می‌شد و چون چیزی درآمد نفت نبوده، لذا به صورت بدهی و کسر بودجه‌ی خود را نشان می‌داده که هنوز وارث آن هستیم و با این‌که سه سال است این رانت خواری‌ها قطع شده ولی تبعات آن اقتصاد ایران را رنج می‌دهد. هنوز مدیران مستعفی به دنبال رانت‌ها هستند و کار شکنی می‌کنند. کار شکنی آنا ن از خارج شروع شده به داخل می‌رسد ولی کاری از پیش نمی‌برند زیرا مردم می‌دانند که برج سازی در کانادا و دبی و اربیل و غیره همه از همین پول‌های بی‌زبان نفتی است که به عنوان بخش خصوصی برای بیگانگان فعالیت می‌کند و اگر این دلارهای باد آورده‌ی نفتی نبود آقایان از کجا داشتند که سرمایه‌گذاری در لس‌آنجلس و تورنتو و حتی توکیو بکنند؟ این است که وقتی دلارهای نفتی کاهش پیدا می‌کند، دم آنان می‌جنبد! البته کاهش قیمت نفت یک زیان به درآمد دولت محسوب می‌شود ولی دولت آن نیست که فقط در خوشی‌ها کشور را اداره کنند و به دلیل سودآور بودن مناصب، آن را بپذیرند بلکه دولت واقعی برعکس آن است باید حتی به قیمت زیان‌های شخصی منافع عموم را حفظ کنند یکی ازاین زیان‌ها عرض و آبرو است. ممکن است تهاجمات زیاد باشد حتی مصدقی‌ها یادشان برود که بهترین مجری ایده‌های او را تشویق کنند نه تحریم! حتی ممکن است همه‌ی کسانی‌که سال‌ها شعار اقتصاد بدون نفت را می‌دادند امروز بیایند و انتقاد کنند و سوابق خود را فراموش کنند ولی ملت آن را فراموش نخواهد کرد... و می‌دانند این افراد فقط عرض خود را می‌برند و زحمت ما می‌دارند...