سالهاست که عده ای شیفته سرمایه داری در ایران وجهان شعار میدهند کار را به بازار بسپارید مکانیسم بازار خود همه قیمتها را تعدیل واشتغال را کامل ودستمزدها را مناسب می سازد اما امروز همه اینها دروغ بودن خود را اشکار کرده است در حالیکه همه قیمتها کاهش یافته ودر سراسر جهان همه چیز پایین آمده در ایران نه تنها بازار به تعهد خود عمل نمی کند وارزانی را به مردم نشان نمی دهد بلکه عده ای هم به تبع تورم هرساله خواستار افزایش حقوق کارکنان وکارگران هستند. امروز مسکن در آمریکا تا 40 در صد قیمت خود کاهش یافته وتقریبا نصف قیمت شده است بقیه کالاها نیز همینطور حتی بنزین در خلیج فارس با قیمت فوب 285 تومان است ولی در ایران 400تومان معامله میشود! شیفتگان سرمایه داری هنوز هم می گویند که دولت نباید در بازار دخالت کند آنها از دولتها می خواهند که به سیستم ورشکسته بانکی میلیاردها دلار کمک مالی بکند ولی هیچ کنترلی نداشته باشد! البته که این میلیاردها دلار کسری بانکها وورشکستگی آنها همه از زمانی بوده که اقتصاد ازاد وبدون کنترل دولت را مطرح کردند لذا بازهم اگر دولت کنترل نکند از این هم بدتر می شود . هنوز دکتر ... مدرس دانشگاههای تهران تحت عنوان همایش اقتصاد اسلامی مطرح می کند چرا طرحهای عمرانی کدولت اجرا می کند 40 درصد گرانتر تمام میشود! او هنوز شوک اقتصادی بازار آزاد را احساس نکرده و آنرا جدی نمی داند زیرا اینهم ورشکستگی کارخانجات آیا نتیجه سود آوری بخش خصوصی است اگر بخش خصوصی سود آور واقعی بود که به این روز نمی افتاد ویا حتی آیه الله دری نجف آبادی با ادعای سی سال کار اقتصادی می گوید باید همه کارها را آزاد کنیم وبدست سرمایه دار بدهیم با اینکه میداند که نتیجه آزاد سازی اقتصاد وحمایت از سرمایه داری این است که آمریکا امروز شاهد آن است. وجالب تر اینکه در همایش بحران مالی غرب این سخنان را مطرح می کند . مهندس ترکان که معاونت نفت را دارد دراین همایش می گوید ما باید هردلار را 1750تومان بفروشیم تا بودجه دولت تامین شود ! معلوم نیست اینها بکجا میروند. در حالیکه همه جا ارزانی است اینها چه طرحهایی است که به دولت میدهند؟ وایا دولت ازاین طرحها استفاده خواهد کرد؟ و آیا باز هم شاهد بالارفتن قیمت دلار خواهیم بود تا بصورت صوری کسر بودجه تامین شود ودر عمل گرانی وتورم به مردم تحمیل شود . در حالیکه همه متخصصان مالی اذعان می کنند علت بحران عمیق فعلی آمریکا فروش سود سود تحت عنوان مشتقات اوراق قرضه است اینها تازه می خواهند آنرا تجربه کنند؟ همانطور که مشخص است آمریکا بعد از جنگ دوم جهانی بعنوان قدرت بلامنازع اقتصاد مطرح شد ولی با ظهور انقلاب اسلامی وریزش ترس ووحشت از بمب اتمهای آنان بحران مالی آمریکا آغاز شد در سال 1977 نوآوریهایی در سیستم مالی آمریکا بوجود آمد وآن وام دادن برای خرید مسکن بود کلینتون برای فایق آمدن بر بیکاری ناچار دید که ساختمان سازی را رونق ببخشد وبرای اینکار به مردم وام داد تا خانه بخرند ولذا مصرف خانه زیاد شد ولذا سازندگان بدنبال خانه سازی رفتند اما این روند ناصحیح مسیر خود را می خواست لذا وامهای کم نتیجه نداد تا جاییکه در سالهای اخیر مجبور شدند تا 95 درصد قیمت خانه را وام دهند وشرایط وام گرفتن را بسیار ساده گذاشتند گروهی بوجود آمدند بنام نینجا ninja یعنی بدون شغل وبدون درآمد وبدون وثیقه می توانستند وام بگیرند. (ninja خلاصه non income non job non asset است ) کار بجایی رسید که حتی افرادی که غیر قانونی وارد آمریکا شده بودند ویا زندانی فراری هم بودند میتوانستند وام بگیرند وخانه بخرند مانند این کار در خودرو سازی ولوازم خانگی وامثال آن اتفاق افتاد ولذا با توزیع نقدینگی زیاد در سطح جامعه حباب پیشرفت هرروز بزرگتر وبزرگتر شد وتا اینکه از 15 سپتامبر 2008 که بحران خود را نتوانست مخفی کند همه تصمیم گرفتند اقساط وامها راندهند ودر واقع نداشتند که بدهند و وقتی 95 درصد خانه ومالکیت آن برای بانک بود ترجیح دادند خانه ها را تخلیه وتحویل بانک دهند بانک هم 5 درصد را به آنان پس نداد وبعنوان جریمه برداشت وتازه بحران جدید آغاز شد وآن مناقصه ومزایده این خانه ها بود بطوریکه کسی خریدار نبود لذا خانه ها خالی ماندند ومردم بی خانه وخانمان شدند . اینکه اکنون دنیا چه راهی دارد وچه خواهد کرد بسیار مشکل است چراکه همه بدنبال آن هستند تا راه حلی بیابند اما درایران هنوز به همان راه حلها ی قدیمی می اندیشند وتصور می کنند که بحران که درایران خود را نشان نداده درآمریکا هم نشان نداده وهمه اینها تبلیغات است ! اما دیگر مردم اروپا و امریکا افسانه نیستند حتی وابستگان آنها در دبی وقطر وشیخ نشینها دروغ نیستند همه اینها واقعیت است زیرا وقتی که خانه ها از بازار اشباع شدند وهمه هم خالی است وبدون مشتری وهیچکس هم پول ندارد که بخرد. با این اوصاف نباید بدنبال راه حل های قبلی بود وتصور کرد که مکانیزم بازار همه را اصلاح خواهد کرد البته سرمایه داران وتئوریسینهای آنان غصه ندارند آنها می گویند اگر هزاران نفر هم ورشکست شوند ویا بی خانمان شوند حقشان است وسیستم باید چنین افراد ضعیفی را از خود دور کند تا عناصر تازه تری بیایند وبازار به روال خود ادامه دهد. اما این شعار فقط تا زمانی محکم است که به در خانه آنها نرسد کافی است یکروز هم پیغام بیاید که سرمایه خود آنها هم به خطر افتاده واین روز دیر نیست . ونظریه پردازان اقتصاد غرب نیز نمی توانند تا ابد بعنوان لمپن جامعه از طریق رانتها به زندگی خود ادامه دهند وبالاخره روزی نیاز مردم به آنان نیز تمام میشود