تصور نو شدن طبیعت، جانهای بیمار را شفا میدهدو انسانهای ناامید که تصور میکردند دنیا به آخر رسیده، میبینند که نه تنها به آخر رسیدن پایان راه نیست بلکه اغاز راه جدید است. ممکن است در طول زمستان؛ بسیاری از نباتات یا حیوانات جان خود را از دست داده باشند ولی چند برابر آنان حیات جدید یافتهاند، به طوری جریان زندگی با سرعت بیشتری در حال حرکت است. چرخ فلک، گردونه زندگی هیچگاه از حرکت نمیایستد این دیدگاه ماست که میمیرد.
اگر ما نباشیم فکر نمیکنیم، و الان هم هستیم پس فکر میکنیم و این نشان آن است ما دنیا را از چشم خود نگاه میکنیم، اما باید بدانیم دنیا به چشم ما بستگی ندارد، حتی اگر چشم ما هم نباشد دنیا هست! پارسیان این را درک کردند، بنابر روایات از امام جعفر صادق نقل است که خداوند روزهای آفرینش جهان را نوروز اعلام کرد و به بشر فرمود تا چنین روزی را همه ساله گرامی دارند. فقط پارسیان این دستور خدا را گرامی داشتند و اعراب آن را ضایع کردند. امروزه با گذشت میلیونها یا هزاران سال، دستور خداوند هر ساله قلب ایرانیان را به تپش وا میدارد و همزمان با طبیعت حیات جدیدی پیدا میکند. سالیان سال اقوام دیگر کوشیدند تا این روز را تغییر دهند، بسیاری آن را اول زمستان قرار دادند بسیاری آن را آخر زمستان یا نیمههای آن؛ اما ایرانیان بر تعهد خود پای برجا ماندند و همان روز تحویل سال را جشن گرفتند و گرامی داشتند و این درس بزرگ برای جهان است که چگونه با بحرانهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را مهار کنند، از این منظر بحرانهای اقتصادی مرگ اقتصادی نیست بلکه یک دوران گذراست، همانطور که در کتب اقتصاد جهان دورانهای اقتصادی را میخوانیم، رکود یعنی زمستان، رونق یعنی تابستان، و فصل تبدیل ایندو به همدیگر، بهار و پائیز است. بهار یعنی بیداری طبیعت، یعنی آغاز دوران رونق، آغاز فعالیتهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی. کسی که بهار و تابستان را میبیند از پائیز و زمستان نمیهراسد بلکه آن را لازمه چرخه طبیعت میداند. همچنین میداند برای داشتن بهاری زیبا و تابستانی پربار، باید پائیز بیبرگ و زمستان سرد را پذیرفت. برای داشتن رونق اقتصادی، رکود یک امر لازم است. یکی از آن جهت که مردم قدر نعمت را بدانند، یعنی رونق خود به خود ارزش نیست بلکه در مقابله با رکود ارزشدار میشود. مانند نور که بذاته معلوم نمیشود مگر اینکه انسان در تاریکی قرار گیرد، هرچه قدر تاریکی و ظلمات بیشتر باشد ارزش روشنائی و نور بهتر معلوم میشود. مانند آنکه انسان وقتی سالم است تصور میکند همیشه به سلامت خواهد بود و قدر خود را نمیداند اما کافی است یک روز بیمار شود، آنگاه میزان و ارزش سلامتی را میداند. انسانها سلامتی خود را در حال سلامتی خرج می کنند تا پول و ثروت بدست آورند ولی بعداً پول و ثروت را خرج میکنند تا سلامتی بدست آورند و این چرخه زندگی است که میچرخد و دور فلک است که میگردد و هیچگاه از گردش نمیایستد و فقط موقعی این چرخش بیمعنی میشود که "ما" در میان نباشیم و بدون وجود ما همه چیز بیارزش است؛ زیرا آن را درک نمیکنیم... بهار طبیعت و درک جدید از زندگی را به همهی شماها تبریک عرض مینماییم.