دزدی بهطور عام دو حالت دارد؛ برخی آن را بد میدانند و برخی نیز آنرا خوب! شاید تعجبآور باشد ولی هم اکنون گروههای زیادی در جهان هستند که افتخار میکنند، گروه خود را دزدان دریایی بنامند و با اینکه تاکنون حتی کشتی و یا دریا ندیدهاند، پرچم آنان را بهعنوان پرچم خود حساب میکنند.
در زبان محاوره خودمان هم هست؛ عدهای دزدی میکنند ولی نام آنرا تک زدن! و یا زرنگی میگذارند. دزد اگر از دزد بزند، شاه دزد است! و برای گرفتن لقب شاه دزد، چه تمرینها و بازیها و حرکات سنگین و سبکی را دنبال نکردند! این سرقت یا دزدی از نظر ماهیت و شکل کار، شبیه کارهای خوب هستند و لذا تشخیص کار بد و خوب، بسیار مشکل است و هر چه به ما نزدیکتر باشد، مشکلتر؛ به همین دلیل از نظر اخلاقی، در روایات داریم: هر چه را برای خود نمیپسندی برای دیگران هم نپسند و معیار، خود انسان است. اگر کسی بیاید لباس شما را بدون اجازه و اطلاع شما بردارد و ببرد، آیا شما خوشحال میشوید؟ و با توجه به این مقایسهها معلوم میشود که معیار خوبی و بدی، خود انسان است. حتی داریم: اگر میخواهید بدانید خداوند چقدر شما را دوست دارد، ببینید شما چقدر خدا را دوست دارید و یا اگر میخواهید ببینید که برای خدا چقدر اهمیت دارید، ببینید خداوند چقدر برای شما اهمیت دارد و این دو سر بودن دوستی، حتی در ادبیات، جای خود را باز کرده است... شاعر میگوید: مهربانی هر دو سر، بی و در ضربالمثلها ذکر شده است که میگویند: دوست داشتن یکطرفه کافی نیست. پس بنابراین دزدی و سرقت براساس عقل بشری، یک امر ناپسند است، یعنی هرکس کوچکترین اندیشهای پیدا کند، چون میبیند حاصل زحماتش را کس دیگری ببرد، ناراحت میشود و لذا آن را نمیپسندد و البته کسانی هستند که خود را معیار، قبول میکنند ولی راجع به آن اندیشه نمیکنند، مثلاً سعدی میگوید: ببری مال مسلمانان و چون مالت ببرند، بانگ و فریاد برآری که مسلمانی نیست! یعنی تا موقعی که ما دزدی میکنیم و از دستمزد و حاصل دیگران استفاده میکنیم، متوجه قبح و زشتی این مسأله نمیشویم. تا اینکه بدل این کار به خود ما زده شود؛ مثلاً پسران، نسبت به پدر یا دختران نسبت به مادر این احساس را دارند، یعنی تا موقعی که خودشان پدر و مادر نشدند، معمولاً هر کاری که پدر و مادر انجام میدهد، آن را کافی نمیدانند.
با اینکه پدران ماهیتاً همه زحمتهای خود را برای خانواده میگذارد، اما معمولاً از آنها قدردانی نمیشود و یا مادر در خانه و یا بیرون خانه زحمت میکشد ولی کودکان و فرزندان آن را کافی نمیدانند. اما همین فرزند کوچک وقتی بزرگ میشود و خودش صاحب فرزند میشود، تازه میفهمد که چقدر ناسپاس بوده است ولی دیگر کاری از آنها بر نمیآید، زیرا چه بسا پدر و مادر در قید حیات نباشند. در مورد برادری و امثال آنهم، همین طور است. در حقوق اساسی، حقوق شهروندی، حقوق خانواده و همه حقوق انسانی، بحثها و جدلهای زیادی صورت میگیرد که همگی این مفاهیم را القا میکنند، ولی درک آن بسیار مشکل و سخت است.
لذا میبینیم بحث حقوقی، بسیار سنگین و دچار آفت است. حقوقدانان شاید بدترین انسانها نسبت به حقوق باشند، زیرا به خوبی به حقوق آگاه هستند و همیشه در مرز حرکت میکنند و شاید بیشتر مواقع در آنسوی مرز هم حرکت میکنند و با توجه به تبحری که دارند و تخصص آنها در بحث حقوق بسیار بالاست، کسی نمیتواند بر علیه آنان اقامه دعوا و یا شکایتی بکند و شاید بهترین سخن این باشد که تمام مجرمین جهان به اتکای حقوقدانان به جرم خود ادامه میدهند.
در ایتالیا مافیای قدرت و ثروت از آن جهت قوی و محکم است که تمام حقوقدانان ورزیده را در اختیار دارد و لذا رییس سازمان، در خیابانها رفت و آمد میکند ولی کسی جرأت شکایت از او را ندارد و اگر شکایت هم بکند، کسی به داد او نمیرسد. در کشورهای دولت سالار، این عمل توسط مأموران دولتی صورت میگیرد. یعنی سرقت و دزدی توسط مأموران دولت صورت میگیرد و چون کسی نمیتواند بر علیه آنان اقامه دعوا نماید، از کشاندن پای آنها به محاکم خبری نیست. البته به صورت نرم، برخی مواقع بهعنوان مفاسد اقتصادی، مسایلی مطرح میشود ولی خیلی زود فراموش میشود.
لهذا، برای کشاندن و یا رسیدن به مجازات قانونی راه بسیار طولانی، باید طی شود. ابتدا قدرت، سپس اندیشه را باید در اختیار گرفت؛ زیرا اگر قدرت در دست کسی نباشد، کسی به اندیشه و گفتار توجهی نمیکند.
حتی انبیای الهی هم میخواستند حرف بزنند، ابتدا باید قدرت خود یا خدا را نشان میدادند. ما میبینیم که عیسی مسیح، کور را شفا میدهد یا گنگ را گویا میکند و بلافاصله میگوید: این قدرت خداست که به دست من انجام میگیرد و این قدرت خدا که به صورت معجزه جلوهگر میشود، مردم را مات و مبهوت کرده و آنان را آماده پذیرش نصایح خداوند و یا فرستاده ایشان میکند. قدرت هم در ابتدا و هم درانتها برای نشان دادن خوبی و بدی لازم است، زیرا اگر در ابتدا باشد، در طول عملکرد دچار فراموشی میشود. مثلاً معجزات پیامبران هم فراموش شدند، اکنون هیچ دلیلی برای معجزات انبیا وجود ندارد، همه آنها حرف و حدیث و داستان است و فقط یک معجزه هنوز وجود دارد که به وسیله آن معجزات دیگر اثبات میشود و آن قرآن مجید است؛ اما اگر همین قرآن مجید بدون قدرت انتهایی رها شود، کسی به آن عمل نمیکند و گوش نمیدهد که این قدرت نهایی، قرآن ناطق یا قرآن گویا همچون امیرالمؤمنین است.
در مبارزه قدرتها هم، قدرت برتر آخرین حرف را میزند، یعنی قدرتهای کوچک، مقهور قدرتهای بزرگ میشوند. حال اگر قدرت در دست دزدان دریایی باشد، آنها تبدیل به قهرمان زرنگ و باهوش میشوند که با ترفندهای خود میتوانند بزرگترین کشتیهای تجاری را نیز برای خود بردارند.
سابقه این دزدی دریایی، شاید به واپسین دم و یا سپیده دم تاریخ برگردد. روزی که کشتی اختراع شد، دزدی دریایی هم اختراع شد و ساده بودن این دزدی از آن جهت است که دزدی در محلی صورت میگیرد که هیچکس نیست، حامی وجود ندارد. لذا با یک محاسبه کوتاه اگر قدرت دزدان دریایی بیشتر از کارکنان کشتی باشد، پیروز میدان همان دزدان دریایی هستند. اولین خبر از این مبارزه را از زمان هخامنشیان میشنویم. در آن زمان در همین دریاهای امروزه، دزدان دریایی وجود داشتند و ایران قویترین سیستم دریایی را داشت. بیشتر تجارت ایرانیان با کشتی بود و همه آنها به راحتی نقل و انتقال میکردند. اما بعداً این کشتی سازی به کشورهای دیگر نیز آموزش داده شد. امروزه بریتانیا به دلیل اینکه یک کشور کاملاً محاصره شده در آب است، بیشترین نیروی دریایی را دارد و آمریکا به دلیل دوری از دیگر قارهها، بیشترین هواپیماها و ناوها را برای خود دارد و این همه امکانات خوب سازماندهی شدهاند، اما در اثر مرور زمان بی کاری بر آنان مستولی میشود و برای این که بیکار نباشند، دست به کارهای ناصواب که همان دزدی دریایی باشد میزنند. حضور ناوهای آمریکایی در خلیج فارس یا دیگر آبهای جهان، چیزی جز این مفهوم ندارد که این کشتیها به حد اشباع تولید شدند و اکنون نیاز به بازار کار و بازار فروش دارند و راه فروش آنها هم حضور در جاهایی است که قانوناً لزومی به حضور آنها نیست.
سومالی مرکز دزدان دریایی
دزدان دریایی فقط افسانه نیستند یا بحث و منطق و جدل نبودند، بلکه یک واقعیت است. اکنون دزدان دریایی دارای کشور هستند. تجهیزات ماهوارهای، سلاح، مهمات، لشکر و ارتش جداگانهای دارند.
در طی عملیاتی که چندین بار انجام دادهاند، حتی ایدئولوژی خود را معرفی کردهاند. آنها میگویند: ما کشتیهای مهم تجاری را سرقت میکنیم و مقصود ما این است که ثروت آنان را بگیریم و بین فقرا تقسیم کنیم. در واقع آنان به کشتیهای کوچک، صیادی و تجاری کاری ندارند، زیرا برایشان صرف نمیکند. از نظر عقلی هم پشتوانه ندارد که آنها بخواهند تمام نیروی خود را صرف یک کشتی کوچک بکنند که هزینه زیاد داشته ولی درآمدی نداشته باشد. لذا براساس گزارش شرکت ملی نفتکش ایران، آنها به دنبال کشتیهای بزرگ و ثروتمند هستند و آنقدر تجهیزات دارند که میتوانند این کشتیها را در میان اقیانوس، به دام بیاندازند، بهطوری که هیچ نیروی امدادی و کمکی وجود نداشته باشد. آنها پس از دستگیری ملوانان، کشتی را به سومالی هدایت کرده و در آنجا آن را تخلیه میکنند. اگر صاحبان کشتی قولهای مالی یا اقتصادی بدهند، در قبال دریافت مبالغ کلان، کشتی را تحویل میدهند و الّا کشتیها نابود میشوند. تاکنون هم هیچ ارتش یا نیروی نظامی نتوانسته این دزدان را دستگیر یا با آنان مبارزه کند. علت اینکه سومالی نیز نمیتواند یک حکومت واحد و متمرکز داشته باشد، همین است و نیروی دزدان دریایی به قدری قوی است که دولت مرکزی هم قادر به مقابله با آنان نیست. براساس گزارش یکی از خلبانان ایرانی، یکی از این کشتیها، ابتدا کشتی را محاصره و اخطار میدهند، اگر تسلیم نشوند تیراندازی میکنند و گارد حفاظت از کشتی، قدرت مقابله با آنان را ندارد و بعد کشتی را به سواحل سومالی هدایت میکنند و در آنجا درخواست جریمه میکنند و اگر پرداخت نشود، کشتی را مصادره مینمایند.
اولین حضور نظامی ایران
در سی سال گذشته، ایران از حضور نظامی در خارج از خاک خود امتناع میکرد و این به دلیل آن بود که عدهای با نظریه امام خمینی (ره) برای صدور انقلاب اسلامی مخالف بودند و هر نوع حضور ایران را صدور انقلاب اسلامی میدانستند و این حرف آنان باعث شده بود حتی در خلیج فارس علیرغم حضور ناوهای آمریکایی، ناوهای ایرانی فقط در حد مرزهای داخلی ایران حضور داشته باشند، اما دزدی دریایی نشان داد که حضور نظامی ایران در خارج از مرزها هم لازم است، زیرا دزدان دریایی آنقدر قدرتمند هستند که بزرگترین ناوها و کشتیهای تجاری را هم به سادگی مصادره میکنند. وزیر امور خارجه ایران در جلسه مشترکی با علی عبداله صالح رییس جمهور یمن، این موضوع را قطعی کردند و ایران اجازه یافت تا در نزدیکی مرزهای آبی و بینالمللی سومالی، ناوهای نظامی خود را از طریق نیروی دریایی جمهوری اسلامی ایران مستقر سازد تا در صورت نیاز به کمک کاروان و یا کشتیهای تجاری ایران بشتابد. البته اینها همه تهمیدات اولیه است چرا که دزدان دریایی، حتی قادر هستند با ناوهای نظامی نیز مبارزه کنند و آنها میتوانند حتی مانع از ارسال علایم هشداردهنده کشتیها شوند و پس از گرفتن کشتی یا دزدیدن آن تا موقعی که خودشان صلاح بدانند، آن را اعلام نمیکنند. در واقع کشتی ایران هیچ راهی برای اطلاع دادن وضعیت خود ندارد و ناوهای نظامی هم، قدرت مانور در آن وسعت زیاد آبهای اقیانوس را ندارند و میتوان گفت اگر حتی از برنامه و مسیر کشتیها حدس زده شود، حداقل 24 ساعت در بیخبری باقی میمانند و در این مدت دزدان دریایی به اهداف خود دست پیدا میکنند و این گذشته از آن است که دزدان دریایی در اسراییل دوره میبینند و سلاحها و تجهیزات خود را از اسراییل میخرند و بسیاری از کشتیها و یا اموال آن را هم به اسراییل میدهند. در واقع شغل شریف دزدی دریایی، فقط در سومالی نیست، بلکه در هرجا حضور فعال دارد.
سابقه ایرانیان در مبارزه با دزدی دریایی
ایرانیان از گذشته پیرو راستین انبیای الهی بودند؛ چه قبل از اسلام که پیرو کردار نیک و پندار نیک بودند و چه بعد از اسلام که بهترین آن یعنی تشیع را انتخاب کردند و خاک پای حیدر شدند. فتوت و جوانمردی را به جهانیان آموختند و راستی و درستی را پیشه کردند و اکنون نیز تنها جهانی که در دنیا میتواند به راستی کوس رسوایی دزدان را به صدا درآورد، فقط ایران است. گرچه ممکن است برخی نا بخردیها تفسیر را معکوس جلوه دهد، اما کسانی که در اقتصاد بینالمللی مطالعه میکنند، میدانند که تنها درآمد سالم در ایران است. فقط کافی است بدانیم درآمد جهانی از توزیع موادمخدر8000 میلیارد دلار، فقط در سال گذشته بوده است، در حالی که در ایران 3800 شهید نیروی انتظامی و 12000 جانباز برای مبارزه با این مواد افیونی داشته است. اما چه رسد به این مردم سفله که سنگ را بسته و سگ را رها کردهاند. رسانهها در دست آنهاست و هر چه میخواهند میگویند، در حالی که سه کشور بلژیک، نروژ و هلند، که مرکز تولید اصلی کراک و شیشه هستند، ادعا میکنند که موادمخدر از ایران برای آنها میرود! و اگر خوب مطالعه شود، این همه کسانی که بر درب سفارتخانههای اروپایی ایستادهاند، نه عاشق چشم و ابروی اروپاییان هستند، بلکه وارد کردن نیم کیلو شیشه از اروپا به ایران، 60 میلیون تومان برای آنها سودآوری دارد و این دزدان دریایی که آثار باستانی نیز تأیید میکند که آدم خوار هم بودهاند، در رسانههایشان با پوشیدن لباس تمیز و روی شسته، همه چیز را فراموش میکنند. وایکینگهای دیروز و ینگی دنیای امروز که ممرّی جز دزدی نداشتند و دریاها را به وحشت انداخته بودند، الان دم از حقوق بشر میزنند.
اما ایرانیان به این یاوه و یاوه سرایان همیشه بی توجه بودند و راستی و درستی را پیشه کردند. از زمان هخامنشیان، دریاسالاران ایرانی پاکترین افراد بودند، در حالی که در تمامی کشتیها، به انسانها زور گفته میشد و انسانها را مانند برده مورد استثمار قرار می دادند. بنا بر منشور کوروش و داریوش، همه آنها در برابر قانون یکسان بودند، اعراب گرچه دریانوردی نداشتند ولی در همکاری با دزدان دریایی نسبت به ایرانیان، ابایی نداشتند و همیشه با دزدان و قاچاقچیان برعلیه ایران توطئه میکردند. هم اکنون هم با مجوز آنهاست که ناوهای جنگی روسیه و آمریکا و انگلیس در خلیج همیشه فارس ایران حضور دارند.
آنها در جنگ ایران و عراق با تمام توان به کمک نیروی دریایی رژیم بعثی رفتند ولی دیدیم که در یک روز همه امکانات آنها در مقابل خورشید ناوهای ایرانی ذوب شدند و از بین رفتند و نیروی دریایی برای رژیم بعثی باقی نماند. اکنون کمی دورتر در اطراف قاره آفریقا، در کنار سواحل سومالی زورآزمایی جدیدی آغاز کردهاند. آنها اگر غیر از کشتیهای ایرانی هم دزدی میکنند، زود آزاد میکنند، زیرا اربابانشان یکی است ولی به کشتیهای ایرانی که میرسند، با شعار عیارگونه ایرانی ادعا میکنند که اموال اغنیا را بین فقرا تقسیم میکنند، نفت و کالای تجاری ایران را مصادره میکنند و یا باجخواهی میکنند ولی آنها بدانند که دوستان ایران در یمن، سومالی و حتی عربستان همه چیز را گزارش میدهند و نیروی دریایی ایران پرتوان و با وقار مقابل آنها خواهد ایستاد و نخواهد گذاشت وایکینگهای دیروز در لباس ناویهای امروز، همان اعمال دزدانه و زشت خود را تکرار نمایند.
سید احمد حسینی ماهینی