بازار کاغذ (339)
مناقصه و مزایده
از خیابان ظهیرالاسلام که به سمت بهارستان میروی، مغازهها پر است از کاغذ و کارگران که یا در حال خالی کردن بار هستند یا بار زدن کاغذ. در اصطلاح، کاغذ دو گونه است: کاغذ تحریر و رول. کاغذ رول، مانند پارچه دور یک استوانه پیچیده شده است و در چاپخانههای بزرگ، روزنامه چاپ میکند. از یک طرف دستگاه کاغذ رول میرود و از طرف دیگر مجله، روزنامه ،رنگی و یا تکرنگ، تاشده و یا بستهبندی شده بیرون میآید. شاید اولین دستگاه چاپ را با عنوان روتاتیو را روزنامه اطلاعات وابسته به مؤسسه اطلاعات در سالهای 1350 وارد کرد. در آن هنگام که بنده خبرنگار افتخاری در دو مجله جوانان، و دختران پسران بودم، میدیدم که دو طبقه از ساختمان هشت طبقه، مؤسسه اطلاعات برای این دستگاه در نظر گرفته و کاغذ مانند پارچه وارد این دستگاه میشود و سپس مجله جوانان تاخورده و منگنه شده و بستهبندی بیرون میآمد. روزی که دستگاه تازه راه افتاد، دسته جمعی ما را برای بازدید از آن بردند و راهنما توضیحات لازم را میداد و دستگاه آن قدر بزرگ بود که اندازه ساختمان دو طبقه میشد؛ اما بعداً روزنامههای دیگر هم اقدام به استفاده از این دستگاههای عظیمالجثه نمودند. به طور مثال روزنامه کار و کارگر، چاپخانه گلها، چاپخانه همشهری، روزنامه کیهان و حتی جام جم از این نوع چاپ استفاده میکنند. دستگاههای چاپ روزنامه جام جم به قدری سریع است که با یک دکمه، تا 20 نسخه را چاپ میکند و چون از سیلندر به جای ملخک استفاده میشود، چاپ رنگی و یا سیاه و سفید تفاوتش فقط در تعداد سیلندرهایی است که زینکها به آن بسته میشوند. ولی کاغذ تحریر را معمولاً در ابعاد بزرگ میبرند که اندازه آن را A میگویند و A4 و A3 و A5 قطعات تاخورده و بریده شده آن هستند. کاغذ اصلی اگر 70 گرم باشد، آن را 70 یا 80 یا 90 میگویند، یعنی کاغذ تحریر 70 گرمی، کاغذ نازکی است که برگ اصلی و بزرگ آن 70 گرم میشود و چون معمولاً 1000برگ را یک بسته یا بندل میگویند، همان 70 کیلو یا 80 کیلو هم معنی میدهد. البته بسته بندیهای مختلف هم وجود دارد؛ مثلاً 500 گرمیA4 معمولاً در بازار لوازمالتحریر به فروش میرسد که اغلب 80 گرمی هستند. نوع دیگر کاغذ تحریر را گلاسه میگویند که لایه نازکی مشمع دارد که آن را براق میکند و یا نوعی کاغذ کتانی است که لایههای کتان از آن دیده میشود و این نوع کاغذها در چاپ کارت ویزیت یا کارت عروسی و یا امثال آن به کار میرود. هر بند کاغذ، روکش کاغذی محکمتری دارد و بند بند آن یک داربست چوبی نیز دارد تا تازگی و تاخورگی کاغذ حفظ بشود و تا بازار مصرف، کاغذ تمیز و نو و تانخورده باقی میماند. کاغذ تحریر برخلاف کاغذ رول به قطعات مختلفی برش میخورد و بستگی به دستگاه چاپ از اندازه کارت ویزیت تا قطع جیبی، رقمی، وزیری برای کتاب و جزوه استفاده میشود و یا برای چاپ تراکت و اطلاعیه و امثال آن استفاده میشود. اگر دستگاه چاپ بزرگتر، مانند افست و GTO باشد، میتواند همه برگه را زیر پوشش چاپ قرار دهد. برخی از دستگاهها برای هر رنگ، یک بار چاپ میکنند و لذا هر برگه برای چاپ رنگی تا چهار بار زیر چاپ میرود. پس از چاپ این برگههای بزرگ، آن را به صحافی میبرند و تا میکنند، تا 16 یا 32 صفحه را به دست دهد و کنار هم میچینند تا یک کتاب یا مجله به دست آید و سپس آن را منگنه میکنند یا چسب میزنند و یا شیرازه میدوزند تا یک مجله یا یک کتاب و یا جزوه حاصل شود و برای درس در دانشگاهها یا مدارس آماده میشود. تولید کاغذ کاغذ از روزگاران قدیم وجود داشته است. البته ابتدا خط به وجود آمد. در آن هنگام بر روی دیوار یا سنگها نوشته میشد و قطعه سنگ، یک صفحه محسوب میگشت. مثلاً سنگ نوشتههای زمان هخامنشیان که هنوز هم باقی است، نشان میدهد که اصول تفکر تغییری نکرده است؛ انسانها همان انسانهای زمان هخامنشیان هستند و خواستار زندگی با عدالت و زیر یک پرچم واحد. افسانه جومونگ که این روزها مطرح است همان افسانه شاهان ایرانی است؛ رستم وسهراب است و وحدت و یکپارچگی ملل که زیر یک پرچم و برای یک خدا به وجود آمده بود. چوسان قدیم و پرنده سیمرغ و دور بودن فرزند همه سمبولهای داستانهای ایرانی است که چون در ایران به آن بها داده نمیشود در کشورهای دیگر و نامهای دیگر فیلم میسازند و با توجه به لعاب و رنگ ایرانی، مخصوصاً رعایت پوشش و اخلاق در آن میبینیم چه آسان مورد توجه مردم ایرانی قرار میگیرد. البته آنها برخی چیزها را عوض کردهاند. مثلاً به جای سنگ نوشته، چوب نوشته و به جای درفش کاویانی، پارچه نوشتهای که عکس پرنده دارد، انتخاب کردهاند. در کشوری که اژدها و مارمولک مطرح است، مسلماً سیمرغ معنی ندارد ولی اینها برخی نشانهها را نتوانستهاند از بین ببرند. ایران متحد که تمامی ملل جهان را زیر یک پرچم داشته باشد، آرزوی همه جهان است. همان طور که در منشور کوروش، داریوش و یا منشور امام علی (ع) میخوانیم، شاید بتوان گفت نزدیکی بین ایدهها و عقاید جهان، معلول نفوذ فرهنگ ایرانیان از قدیم در میان جهان باشد. اما به هر حال این طور روایت میکنند که اولین کاغذ به نام پاپیروس در مصر به وجود آمد و برخی نیز میگویند چینیها آن را ساختند ولی استفاده از آن منحصر به ایرانیان بوده است و شاید تاریخ نویسان عمداً آن را به مکانهای دیگر نسبت میدهند، زیرا در ایران عصر ساسانی و حتی قبل از آن دانشگاههای بزرگی چون جندی شاپور وجود داشت. درست زمانی که اروپا مردم سالاری دینی را در کشتن حضرت مسیح (ع) و یاران او تجربه می کرد! ما میبینیم 5/99درصد مردم فلسطین و اروپای آن موقع، رأی به کشتن حضرت مسیح دادند و از شکنجه و آزار او دفاع کردند. این در حالی بود که منشور حقوق بشر ایران در همه کتیبهها نوشته شده بود. آدمخواری انگلیسیها به نوشته تاریخ نویس مشهور خودشان، ویل دورانت؛ باعث سرشکستگی خودشان نمیشود ولی در کشور ایران که از ابتدا با قانون و منشور حقوق بشر اداره میشده است، یک مگس اگر کشته شود جرم است. سر بریدن گوسفند که به دستور مستقیم حضرت ابراهیم (ع) و وحی الهی به ایشان است برای ایرانیان جرم است و کشتار 400 کودک در غزه جرم نیست. نخوردن گوشت خوک که در قرآن کریم آمده است، برای مردم ایران جرم است ولی آنفولانزای خوکی آنها، باید به همه جهان صادر شود و حتی کشور عربستان به همین دلیل و یا بهتر بگوییم به دستور آمریکا به همین بهانه از برگزاری مراسم اعتکاف در ماه رجب و زیارت خانه خدا جلوگیری کنند و این همه را در کاغذها نوشته و نگهداری کردهاند. کاغذ در واقع بهترین حافظ عدالت است؛ برای همین ظالمان وقتی میآمدند، کتابخانهها را به آتش میکشیدند و کاغذها را نابود میکردند ولی انبیای الهی میآمدند یا چون موسی (ع)، الواح مقدس میآوردند و یا چون پیامبر (ص)، قرآن کریم را و دستور میدادند تا مردم باسواد شوند. پیامبر اسلام که خود، درد بی سوادی را بیشتر از همه داشت و محرومیت از تحصیل را تجربه کرده بود، بزرگترین مشوق مردم برای تحصیل علم ودانش و یادگیری بیشتر بود ایشان در لابلای گفتارشان از تحسین کردن ایرانیان نیز ابا نداشت. از همین ایشان نقل است که: السلمان منا اهل البیت. چون مردم سلمان را فارس، مجوس و زرتشتی میدانستند و به او طعنه میزدند، پیامبر در مقابل این یاوه گویان میایستاد و بر نقش علم و دانش در وجود سلمان تأکید میکرد و حتی آنهایی که ایرانیان را مجوس میخواندند، میفرمود: اگر علم در آسمانها باشد، از مردم فارس به آن دست مییابند. تأکید بر علم و دانش آن قدر مهم بود که میفرمود: اطلبوا العلم من المهد الی اللحد، ز گهواره تا گور دانش بجوی و حضرت علی (ع) این مرد گرانسنگ علم و دانش میفرمود: علم را با نوشتن به بند بکشید؛ یعنی نگذارید در افواه و زبانها علم از یاد برود و یا فراموش شود و تغییر یابد. آن را بنویسید و به بند بکشید و برای آیندگان نگهدارید. این تأکید بر علم و دانش و کتابت باعث شد تا سنگ نوشتهها به چوب نوشتهها و لوح نگاری برسد و کم کم این چوبها نازک و نازکتر شدند و خمیر شدند و کاغذ تولید شد. هرچند تا مدتی نامههای مهم و ماندگار را بر روی پوست آهو یا حیوانات دیگر مینوشتند ولی این کاغذهای گرانبها فقط مخصوص دربارها و مردم ثروتمند بود. علم اگر میخواست عمومی شود باید ارزان و در دسترس باشد، این بود که کاغذ رونق پیدا کرد. اکنون تولید کاغذ در ایران در یکی از کارخانجات بزرگ کاغذ سازی به نام کاغذ سازی پارس، در جنوب ایران انجام میشود که اغلب از کشتزارهای وسیع جلگه جنوب، مواد اولیه آن تهیه میشود. در شمال نیز کارخانجاتی برای تهیه چوب و کاغذ وجود دارد. اما به دلیل کمبود جنگل و استانداردهای زیست محیطی، استفاده از درخت برای تهیه کاغذ در ایران، محدودیت دارد. حتی استفاده از پنبه برای نوع مرغوب کاغذ هم فقط برای تولید کاغذهای گرانبها است. لذا بیشتر کاغذ ایران، وارداتی است؛ یعنی از کشورهای مسلمان مانند: اندونزی، ترکیه و مالزی وارد میشود. شاید در آن کشورها ممنوعیت نابودی درختان وجود ندارد و یا جنگل برای آنها بسیار زیاد است و تولید کاغذ به محیط آن آسیبی نمیرساند. لذا واردات کاغذ در کنار تولید داخل، تأمین کننده کاغذ کشوری است که سابقه بسیار درازی در زمینه استفاده از کاغذ دارد. گرچه در آلمان به دلیل اختراع دستگاه چاپ و یا در آمریکا به دلیل دوری از جهان، نیاز بیشتری به کاغذ و چاپ مجلات و کتب باشد ولی در ایران، بازار کاغذ، دارای دو نوع بازار سنتی و جهشی است. بازار سنتی کاغذ، روند معمولی چاپ کتاب، روزنامه و مجلات است و بازار جهشی آن مربوط به باز شدن مدارس و یا ایام نوروز و یا اتفاقات سیاسی، اجتماعی مانند انتخابات است. در واقع باز شدن مدارس به معنی چاپ 22 میلیون سری کتاب درسی که هر سری حداقل 20 کتاب و هر کتاب حداقل 200 صفحه است. این به معنی این است که تمام چاپخانههای مهم کشور در داخل و برخی چاپخانههای خارج از کشور با ظرفیت تمام در حال مصرف کاغذ برای چاپ کتب درسی هستند و این بازار را اشباع میکند و لذا قیمتها رو به صعود میرود. در ایام خاصی مانند نوروز نیز برای تبلیغ کالا و فروش بیشتر آن نیاز به کاغذ برای کادوها، چاپ عکسها، جعبهها و غیره بیشتر میشود. اما از همه جالبتر در موقع انتخابات، مخصوصاً انتخابات ریاست جمهوری، شهر پوششی چند لایه از کاغذ به خود میگیرد و ناگهان قیمت آن به صورت کاملاً جهشی بالا میرود. گرچه سعی شده تولید بنر، فلکسی و امثال آن و استفاده از پارچه، نایلون در نوشتهجات افزایش یابد ولی هیچ کدام تاکنون نتوانسته است جای کاغذ را در ایران بگیرد و کاغذ همچنان اهمیت فوقالعاده خود را دارد و این علاوه بر آن است که هر روز روشهای جدیدتری برای استفاده از کاغذ ابداع میشود. تولید انواع دستمال کاغذی رومیزی، دیواری، جیبی، آرایشی، توالتی و غیره و مصرف آن کمکم به صورت آیین رسمی درآوردن، خود میتواند مصرف کاغذ و تولید آن را افزایش دهد و بالطبع یا قیمت آن بالا میرود و یا این که ابداعات جدیدی در تولید و توزیع آن و استفاده بیشتر از منابع سلولزی جهان را باعث میشود. تولید کاغذهای نازک که به آن اشاره شد، یک سوی این تولیدات است و بازار کاغذ را تشکیل میدهد؛ سوی دیگر آن استفاده از کاغذهای چند لایه، ضخیم و محکم است. تولید مقوا، کارتن، دکورهای کاغذی و ساختمانها و تأسیسات و حتی لولههای کاغذی، بازار تولید و مصرف آن را داغتر میکند. البته برخی ابداعات ممکن است به کاهش استفاده از چوب کمک کند ولی برخی ابداعات دیگر، آن را افزایش میدهد. مثلاً اخیراً کارخانهای اقدام به خرید ضایعات کاغذ و کاغذهای باطله میکرد و با پودر کردن آن، از آن به عنوان وسیلهای برای تهیه نئوپانهای جدید به نام MDF نموده است. قطر برخی از این MDFها که برای کابینت سازی و برخی امور نجاری استفاده میشود تا 20 میلیمتر هم میرسد که همه از کاغذهای خرد شده تولید میشود. روزنامههای باطله علاوه بر تشکیل مواد اولیه MDFها، چوب برخی از مدادها را هم تشکیل میدهند. کارخانه مداد سبز در رباط کریم، هدفش تولید مداد از کاغذهای باطله است و این کار با مهارت تمام صورت میگیرد. پودر کاغذهای باطله با چسب چوب مخلوط میشود و در قالبهای مداد ریخته و بعداً مغزی مداد در آن، جاسازی میشود. اما به هر حال در همه زمانها استفاده وسیع از کاغذ، برای مطبوعات مهمتر است. آنان از یک سو با خوانندگان بی پول روبرو هستند و از سوی دیگر مطالب زیادی دارند که باید به اطلاع خوانندگان برسانند. برخی از روزنامهها از دولت، یارانه کاغذ میگیرند و برخی نیز از طریق چاپ آگهی، این هزینهها را پوشش میدهند و با تمام این تفصیلات ما میبینیم خوانندگان روزنامهها بیشتر از خریداران آن هستند! یک مجله را تمام اهالی فامیل میخوانند و بعد هم در کنار خیابان کسان دیگری آن را پیدا میکنند و میخوانند. در روزنامه فروشیها صف خوانندگان همیشه به راه است، اما تعداد کمی از آنها میخرند و بازار مفت خوانی رواج دارد. لذا معمولاً تیتر روزنامهها برای مردم مهم است نه متن نوشتههای آن... سید احمد حسینی ماهینی