از تاریخ ایران جدا نیست اما بلحاظ موقعیت استراتژیک آن نورد توجه شدید بوده است بطوریکه در طارم یا دیلم و یا قزوین، گیلان و گیلوان طارم حتی تهران موثر بوده است. قلعه های تاریخی سمیرم یا قلعه الموت در نزدیکی ان باعث شده که برخی مورخان ماهین را مادین! یعنی محل تلاقی دو تیره از ماد ها بدانند. در اطراف طارم حتی روستاهی کرد نشین هم وجود دارد.و مرکز حکومت کنگریان هم گفته شده است. ماهین از یکسو به ابهر و چرگر راه دارد و از سوی دیگر به لوشان و سیردان و راه سوم آن از زنجان سلطانیه امیر اباد است و راه چهارم ان قاقزان و کوخین یا منجیل و رودبار .و محل ییلاق و قشلاق هم بوده که برخی ها در تابستان به طارم سفلی رفته و در زمستان به طارم علیا کوچ می کردند. چاموش گزک نام قبیله یا گروهی است که هنوز هم عشایری است. در صدر اسلام بوسیله لشکر امام علی بدون جنگ مسلمان می شوند. و شخصی بنام اسلم با انها همراه می شود. اسلم به زبان ترکی و فارسی وارد بود و خط نوشتن هم می دانست عربی را هم همراه حضرت علی آموخت و سالها در کنار امام علی بود. بعدا با امام حسن ع کار کرد. و سپس در دفتر امام حسین ع به شغل معلمی و کتابت اشتغال داشت. در روز عاشورا برای کودکان قصه می گفت و آنها را سرگرم می کرد. و احتمالا همان کسی است که امام حسین ع دهان او را پر از طلا کرد. بواسطه علومی که به فرزندش آموخته بود. طبیعتا با همسر امام حسین ع فارسی حرف می زده و با کودکان عربی. اما دانش و سواد او فارسی بوده و بخاطر همین گاهی او را سلمان قزوینی و گاهی اسلم دیلمی می گفتند. وقتی روز عاشورا به کمک امام حسین ع رفت، گفته میشود تا ۷۰نفر را به درک واصل کرد. روز بعد عاشورا به دستور ابن سعد سرهای همه شهدا را از تن جدا کرده و تا ۹۲راس را فراهم آوردند. و ابن سعد دستور داد هرکس هرکه را کشته سرش را جدا کند و به دیار خودشان بفرستد به علامت پیروزی. سر اسلم هم به ماهین فرستاده شد. سرمبارک قاسم ابن الحسن را شخصا ابن سعد به ملک ری فرستاد در برج غرل نگهداری می شد بعد به دژ بالا(تجریش فعلی) فرستادند چون ماموران به این سر مبارک اهانت زیاد کرده و با ان فوتبال بازی می کردند، اهالی انجا را شمر خطاب کرده و محل دفن این سر به شمران معروف شد. شبیه همین قضیه برای اسلم بوده ابتدا او را به قلعه سمیرم یا همان شمران می فرستند. و بعد برای اهانت او را به ماهین آورده و با آن سر بازی می کردند. فرزندان اسلم که اعتراض کردند. آنها نیز سربریدند. و اکنون سر شهید اسلم از شهدای کربلا در ماهین محل زیارتگاه هست و ما خواستار تولیت آنها شده ایم. در نزدیکی مزار او(باش امامزاده) فرزندان او بنام گلندام دفن شده اند. ولی بعلت عدم رسیدگی توسط برخی تصرف شده و نامشخص گردیده است. از زمان اسلم شرح ماجرای امام حسین ع باب شده و اکنون به صورت تعزیه ای قدرتمند در بیش از ده روز اجرا می شود. واسلم در این تعزیه نماز ظهر عاشورا را به یاد امام حسین می اورد. وهمه ماهینی های سراسر جهان در ایام محرم خود را به این روستا می رسانند و به مدت ده روز همگی با تغذیه رایگان پذیرایی می شوند. در بقیه روز ها دوباره در کل جهان پخش می شوند و در مناصب و سنگر های مختلف به فعالیت می پردازند. در قرون معاصر افراد زیادی از ماهین در کشورهای امریکایی(مانند پرویز اشتری) و اروپایی تحصیل و کار می کنند. در تهران هم از زمان آغا محمد خان قاجار فعال بوده اند. واولین مسجد عمومی را در محل بازار تهران آقا فخری نامی درست می کند. و هیات های مذهبی آن تا دویست سال قدمت دارند که ابتدا در اطراف بازار و انبار گندم بود. و اهالی از همه مناطق تهران سینه زنان در انجا به هم وصل می شدند. از نظر عمرانی هم اولین گروه فعالان عرصه ساختمان را تشکیل دادند بطوریکه سید علی نامی در خیابان سعدی مامور اشتغال بوده و اکنون چهار راهی بنام او می باشد. ناصر ماهینی فعال دیگری بوده که شغل کفاشی در کوچه های فردوسی را به همشهریان معرفی می کرد.