على اشترى‌ماهینى

نام و نام خانوادگی : على اشترى‌ماهینى

نام پدر : برات‌على

تاریخ تولد : 1341/10/25

محل تولد : تهران

تاریخ شهادت : 1362/1/22

محل شهادت :

بیوگرافی

وصیت نامه

۱۰۵۰۰۴۹- على اشترى ماهینى بسم الله الرحمن الرحیم ولا تحسبن الذین قتلوا فى سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون . پدر و مادر بزرگوارم اکنون که نداى حق را لبیک گفته و به سوى معبود خود باز مى گردم از خداوند متعال که هدفم از شرکت در جهاد برگشت بسوى او بوده مى خواهم تا شهادتم را قبول نماید و از شما انتظار دارم که بجاى گریه و زارى در شادى من شریک بوده و روحم را شاد کنید . درود بر رزمندگان اسلام که در جبهه‌هاى نبرد حق بر باطل دلیرانه و مصممانه بر علیه کفار مزدور مى جنگند و خون خود را به دین خود مى بخشند و با خون خود نهال آزادى را آبیارى مى کنند . ما که امروز مى دانیم امریکا نوکر خود صدام را آلت فعل خود قرار داده و لشگریان مزدور بعثى را با کمک دیگر مزدوران منطقه روانه خاک شهید پرور ایران کرده است و مى خواهد که به گمان خود دین ما و میهن ما را به زبونى بکشد . امروز که از هر سوى انقلاب اسلامى ما مورد تهاجم قرار گرفته و شرق و غرب تمام تلاششان را براى سرنگونى رژیم جمهورى اسلامى نو پاى ایران بکار مى برند ، امروز مزدوران داخلى و ستون پنجم بیگانه سعى در دلسرد کردن و به انحراف کشیدن ملت ما از انقلاب و اسلام و روحانیت را دارند و پس چرا باید دست روى دست بگذارم و بگذارید و تا کى نظاره‌گر باشم و باشید در حالى که وظیفه شرعى من در حال حاضر جهاد براى دفاع از دین و مملکتم میباشد ، پس من مى جنگم تا بکشم و کشته شوم شاید که خون من و خون شما امت ستمدیده سیل گردد و جهانخواران را در خود غرق کند . و توصیه اى که من براى شما امت خود دارم این است : امام را تنها نگذارید و تنها او را رهبر خود دانسته و فرمایشاتش او را بى چون و چرا اطاعت کنید و مسئولین را تضعیف نکنید . جهاد را تا پیروزى نهایى ادامه دهید انشاءالله که پیروزى با شماست . خداوندا امام خمینى امام امت ما را در پناه خود محفوظ بگردان ، ظهور امام زمان را تعجیل بفرما ، ملت اسلام را سرافراز بفرما ، حکومت اسلام را در سراسر جهان برپا بفرما و رهروان راه حق را همیشه مصمم بفرما . آخرین حرفم به خانواده این است : خواهرانم امیدوارم که پس از شهید شدن من زیاد ناراحت نباشید ، من راه خودم را انتخاب کردم و از شما خواهش مى کنم که تا آخرین لحظه اى که نفس دارید از اسلام دفاع کنید و همین طور زینب وار راه من را ادامه دهید . و به برادرانم وصیتم این است : که در راه اسلام کوتاهى نکنید . و پدر جان امیدوارم که قدر مادر را بدانید . والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته اگر این خون باعث شود تا کشورى آزاد از یوغ ستم گردد و یک ملت دوباره جان بگیرد و روى بدکاران سیه گردد ، چه باک دارم که از دادن این خون بى ارزش در راه میهن و دین و ملت . همیشه به یاد تو مادر

اسداله سلیمانى‌ماهینى

نام و نام خانوادگی : اسداله سلیمانى‌ماهینى

نام پدر : ولى

تاریخ تولد : 1342/10/28

محل تولد : تهران

تاریخ شهادت : -

بیوگرافی

زندگی نامه شهید اسدالله(مسعود) سلیمانی ماهینی متولد سال 1342 بود و شانزدهم اسفند سال 63 در سن 21 سالگی در عملیات بدر به فیض شهادت نائل شد. پیکر او پس از سال‌ها گمنامی تفحص شد و سرانجام در 14 تیر سال 76 در قطعه 52گلزار شهدای بهشت زهرا(س) تهران آرام گرفت.

وصیت نامه

وصیت نامه الحمدلله الذی یومن الخائفین و ینجی الصالحین و یرفع المستضعفین و یضع المستکبرین و یهلک ملوکا ویستخلف آخرین با سلام و درود خدمت امام امت و با سلام به ارواح پاک شهدای اسلام و با درود بیپایان به خانواده­ گرانقدر شهدا. برادران و خواهران عزیز در این دنیا سخن علی(ع) را آویزه گوش کنید و تقوای خدا پیشه کنید، که دنیا محل گذر است ، عده‌­ای آمدند و رفتند و ما نیز خواهیم رفت ، پس چه بهتر که در همین دنیا، آخرت خود را آباد سازیم، با یکدیگر عطوف و مهربان باشید و نسبت به یکدیگر گذشت داشته باشید. تقاضای عاجزانه و خالصانه‌­ام این است که امام را یاری کنید و او را که حسین زمان ماست تنها نگذارید و پیرو خط او که همان خط حسین است باشید و همیشه دعای بر جان امام عزیز را فراموش نکنید که خدا او را تا انقلاب مهدی برای ما نگهدار. پدرم، مادرم، از شما کمال تشکر و قدردانی را دارم ، که مرا برای یاری روح خدا ودین خدا فرستادید، البته باید با بزرگواری خویش مرا ببخشید، چرا که در طول زندگیام، قدر شما را کامل ندانستم، پدرم، مادرم، شما در جامعه سربلند، کنید و افتخار کنید که فرزندتان در این راه گام برداشته و اگر قطره خون ناقابلی داشته در راه دین راستین اسلام ریخته. مادرم، تنها خواهشم این است که در شهادت من گریه نکنی، چرا که ما راه حق را می­رویم و بر علیه کفر میستیزیم و برای یاری اسلام وامام قدم برمی‌داریم. الان این کاغذ را که می­نویسم شب حمله است. مادر نمیدانی چه شور و حالی در میان ماست، انگار که همه پر در آورده و پرواز می­کنیم و همه سبکبال شده‌­ایم ، قبل از این برنامه نوحه و سینه زنی داشتیم و واقعاً که شب عاشورا در خاطر زنده گشت و ان‌شاءالله که با ریختن خون ما راه کربلای حسین باز شود و شما همگی برای زیارت قبر آقا اباعبدالله بیایید و یاد ما نیز باشید. برادران و خواهران عزیزم، شما نیز مرا ببخشید، چرا که در طول زندگی ممکن است از من آزاری دیده باشید، برادر عزیزم محمد، ان‌شاءالله پس از پایان تحصیلات، درس طلبگی را فراموش نکنی و مرثیه­‌گوی خاندان آن عصمت وطهارت باش، چرا که به فرمایش امام ، همین روضه­‌خوانیها و همین روضه امام­‌حسین بود که اسلام را زنده کرد(نجات داد.) برادر بزرگوار و صبور، جناب آقای مصطفوی ، شما رسالت عمده‌­ای بدوش دارید، شما باید پیام خون شهدا را به مردم ابلاغ کنید وآنان را برای یاری بیشتر اسلام فرا خوانید. دلمان برای صحبت های بین دو نماز شما تنگ شده­ است. ولی هنوز آخرین نصیحتی که از شما خواستم به من بگویید در گوشم هست، فرمودید که کار را برای خدا انجام دهید ودر راه خدا قدم بردارید و مخلص و خالص در راه اسلام باشید. برادران عزیز گروه فرهنگی و بسیج و کلاً تمام اهل مسجد و محل، تقاضایم این است که دست به دست هم داده و فقط و فقط برای خدا کار کنید و یاری دین خدا کنید. توصیه دیگرم اینکه نماز جمعه را که به فرمایش امام دشمن شکن است ترک نکنید و دعای کمیل را در شب‌های جمعه فراموش نکنید چرا که دعا دل انسان را جلا می­دهد و صفای باطن به انسان می­دهد و او را غرق در عالم ملکوت می­کند. دیگر سرتان را بیش از این درد نمی­آورم و تنها تقاضای عاجزانه ام که امام را یاری و دعا کنید و قدر او را بدانید و پیرو او باشید. و باز مادر عزیزم، ترا به خدا برای من گریه نکن. و افتخار کن که تو نیز مادر شهید هستی و برای خدا فرزندی را قربانی کردی. خدایا، خدایا، تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار از عمر ما بکاه و بر عمر او بیفزای مسعود سلیمانی – بستان –62/11/16 والسلام [۱]

دبیرخانه شورای محترم نگهبان

دبیرخانه شورای محترم نگهبان

با سلام و احترام

اینجانب سید احمد حسینی ماهینی کاندیدای ریاست جمهوری مطالبی را به عرض میرسانم: اینجانب از سالهای 1348 تا کنون در محیط سیاسی و اطلاع رسانی بوده ام در موسسه اطلاعات در ان زمان با مجله جوانان و دیگر مجلات گزارشهای اجتماعی و مشکلات مردمی را تهیه و درج می نمودم. سال 52 که وارد دانشگاه تهران شدم به این رویه ادامه دادم تا در سالهای 56 و 57 دوبار دستگیر و زندانی شدم. در زندان با اکثر مسئولین جمهوری اسلامی همبند بوده و آشنایی داشتم. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به دلیل همین اشنایی ایت الله امامی کاشانی مرا مسئول تحلیل سیاسی در دفتر تبلیغات امام خمینی نمود که به سراسر ایران و جهان اعزام شده و سخنرانی می کردم. و سال 1361 وارد کار اجرایی شده و در دفتر نخست وزیری ابتدا معاون حراست کل بود و در ایجاد وزارت اطلاعات و حراست کل نقش داشته و بعد از انحلال انجمن اسلامی نخست وزیری(کشمیری انرا ایجاد کرده بود) مسئول ارشاد نخست وزیری شدم و از وزارت ارشاد هم دعوت شدم تا سرپرست اداره کل روابط عمومی  وبعدا مدیرکل کاخها گردیدم با قبولی در دانشگاه تربیت مدرس سال 66 از ماتعهد گرفتند در کار اجرایی نباشیم! لذا بطور نیمه وقت مسئول روابط عمومی سازمان صنایع ملی و همچنین مسئول روابط عمومی خود دانشگاه تربیت مدرس شدم. الباقی  نیز منجمله کارشناس مالی سازمان بازرسی کل کشور و مدیر مالی پروژه گازرسانی نور تا رامسرشدم زیرا فوق لیسانس من مدیریت مالی بود. در سال 1368 اعزام بخارج دوره دکترای مدیریت قبول شده و در روزنامه اطلاعات هم درج گردید که چون رشته ما در امریکا بود بنا بر وصیت امام خمینی به آمریکا پذیرش نشده فعلا رها است. با ورود آزادگان به ایران بنده مسئول روابط بین الملل و اشتغال و کمک های مالی  و معاون ذیحساب شدم و همزمان در دانشگاه آزاد رود هن به تدریس حسابداری و حسابرسی دولتی و آمار  وریاضیات و غیره و از سال 1382تا کنون مدیر مسئول نشریات و پایگاه خبری ماهین نیوز می باشم و 12هزار سرمقاله به زبانهای گوناگون برای برنامه های ریاست جمهوری نوشته ام که در زمینه های اقتصادی و سیاسی و مدیریتی (باتوجه به تجربه اجرایی)بوده است