От Москвы до Газы.

От Москвы до Газы.

Ахмад Махини, кандидат в президенты США
От Москвы до Газы.

От Москвы до Газы.

Ахмад Махини, кандидат в президенты США

رسوایی کمپانی‌های بزرگ آمریکایی


بنگاه‌های بزرگ آمریکایی که روزی نماد صنعتی و بزرگی آمریکا بودند، امروزه دچار چالش‌های فراوانی شده‌اند. بنابر گزارش‌های رسمی تنها جنرال موتور 400 هزار کارکنان خود را در طی این سه سال اخراج نموده است، اما آمار بیکاری تا 14 میلیون نفر رسیده است.

فورد از این وضعیت هم بد‌تر است؛ این کمپانی عظیم که روزگاری جهان را اداره می‌کرد، امروزه معلوم شده است که حداقل از سه سال قبل زیان می‌داده و هیچ سودی دریافت نکرده است و این تازه آغاز کار است. در حاشیه فیلمی که از شبکه 2 پخش شد و نام آن نابغه مهاجر بود، کم‌کم چهره کریه این اقتصاد‌دانان بزرگ روشن‌تر می‌شود. بنگاه بزرگ در سال 1940 اقدام به سرقت طرح برف‌ پاک‌کن متناوب از مخترع آن می‌کند و با این‌که مخترع هزینه‌های زیادی برای ثبت اختراع داده بود، عاقبت ناچار می‌شود 11 سال دوندگی کند، خانواده و زندگی خود را از دست بدهد تا یک جمله بشنود و آن این‌که کارخانه فورد طرح او را به سرقت برده است؛ گرچه طی دفعات متناوب این کمپانی با پیشنهاد 300 هزار دلاری و یا یک میلیون دلاری نمی‌خواسته اعتراف کند، اما پس از رای دادگاه دو میلیون دلار جریمه پرداخت می‌کند و اعتراف هم می‌کند و این همه در رسانه‌ها منعکس نمی‌شود و همچنان کارخانه فورد به عنوان نماینده آمریکا به حیات ننگین خود ادامه می‌دهد. چنین اقداماتی نه تنها در صنایع خودرو‌سازی، بلکه در صنایع نظامی و حتی صنایع غذایی آمریکا هم بوده که پنهان‌کاری شده است و امروز، روزی است که پرده‌ها بالا می‌رود و این حرکات ننگین یکی پس از دیگری افشا می‌شود. یکی از این شرکت‌ها، شرکت غذایی مک دونالد است. خبرنگاری محاسبه کرده بوده اگر صد کشور هر کدام صد شهر و هر شهر، صد خیابان داشته است و بنابر ادعای مک دونالد هر خیابان یک شعبه از این اغذیه‌فروشی را دارد که باید مواد اولیه و حتی طرح صندلی و رنگ مغازه را از یک جا وارد کند، نیاز به مقدار مشابهی گوشت خالص برای تهیه همبرگر دارد و مثلا باید روزانه حداقل یک میلیون رأس گاو ذبح شود تا چنین گوشتی تهیه شود و برای ذبح یک میلیون رأس گاو، آن هم به صورت متمرکز و محرمانه توسط مک دونالد با حداقل 700 میلیون گاو وجود داشته باشد تا هر دو سال یک گاو ذبح شود و چنین مزرعه‌ای در هیچ کجای دنیا نیافته بود تا اینکه پی برده بود مک دونالد یک مزرعه پرورش کرم دارد! و از محل تولید این کرم‌ها، گوشت لخم مورد نیاز این همه همبرگر‌ها را تهیه می‌کند! البته برای چینی‌های سگ‌خور یا تایلندی‌های سوسک‌خور یا عرب‌های سوسمار‌خور این امر اشکالی نداشت، ولی به هر حال به اعتبار شرکت ضربه وارد می‌کرد، لذا خبرنگار در حین انجام مأموریت تصادف کرده و کشته شد! آمار کشته‌شدگان راه اقتصاد بسیار زیاد است، حتی نویسنده‌ای مدیریت آمریکایی را به جنگل تشبیه کرده و کتابی نیز به این عنوان تألیف کرده است. البته همه این کشت و کشتار‌ها تحت عنوان رقابت قابل توجیه است؛ یعنی می‌گویند اگر قرار است یک کمپانی عظیم از بین برود، بهتر است که یک خبرنگار بمیرد

اصلاح الگوی مصرف (298)

ضرورت زمان و راه حل جهانی

با توجه به اعلام سال 1388 به عنوان سال اصلاح الگوی مصرف و بیاناتی که مقام معظم رهبری در حین تحویل سال داشتند، نگاه نوینی به جهان عرضه شد تا بتواند بحران اقتصادی فراگیر را مهار کرده و در حل مشکلات اقتصادی جهانی راه حل اساسی ارایه دهد. در واقع امروزه جهان در حال تغییر و تحول در الگوی مصرف خود هست و بازنگری جهانی در این امر به عنوان بحران اقتصادی مطرح شده است. در حالی‌که این بحران، یک تغییر؛ یعنی در مصرف و با اشتغال و جهت‌گیری‌های اقتصادی تغییرات لازم در حال ایجاد است و این تغییرات برای برخی وحشت آور و برای تعدادی امید‌آفرین است در واقع ماهیت این نوع تغییرات همین است، یعنی هر تغییری وحشت‌ها و امیدها یا فرصت‌ها و چالش‌های جدید به وجود می‌آورد. مردم در حال گذار از مصرف‌گرایی غیر مفید به سوی مصرف‌گرایی واقعی هستند. یعنی امروزه ماشین‌های گران قیمت، زندگی تجملاتی و سفرهای گران و امثال آن در بین مردم جایی ندارد حتی ممکن است عده‌ای به آن بپردازند ولی جایگاه خود را از دست داده است لذا کمپانی‌ها و شرکت‌های وابسته به این نوع مصرف نیز در حال ورشکستگی و نابودی هستند و الّا در زندگی ضروری و خورد و خوراک مردم و مصارف ضروری همه می‌بینند که دنیا به آخر نرسیده و مردم زندگی می‌کنند.

معیارهای ثابت و متغیر الگوها

الگوها دارای دو نوع معیار یا میزان هستند، برخی معیارها غیر‌قابل تغییر و برخی قابل تغییر هستند. مثلاُ خوردن غذا یک امری ضروری و غیر‌قابل تغییر است، اما چه غذایی بخوریم، می‌تواند بین ملل مختلف حتی محله‌های یک شهر متفاوت و متغیر باشد.
در اسلام نیز معیارهایی است ثابت و لامتغیر مثلاُ حدیث داریم که حلال محمد حلال الی یوم القیام و حرامه حرام الی یوم القیامه، یعنی هر چیزی را که پیامبر نهی کرده و یا حرام دانسته تا روز قیامت حرام است و هیج کس نمی‌تواند آن را حلال کند و همینطور چیزهایی که حلال است. اما برخی دیگر قابل تغییر هستند. مثلاُ فقاع و آبجو، از این نوع هستند. در زمان بنی عباس زحمات زیادی کشیدند تا از فقها حکم بگیرند که شراب حلال است اما به دلیل همین قانون نمی‌توانستند اما در زمان امام جعفر صادق با کمک دانشمندان آبجو اختراع شد و آن را حلال دانستند اما حضرت صادق علیه فرمودند، آبجو حرام است ولی فقاع که به دستور پزشک برای بیماران تهیه می‌شود (ماءالشعیر) حلال است. لذا در مواقعی که حلال و حرام نامشخص شود، وظیفه پیامبر و جانشینان رسمی ایشان است تا معلوم نمایند.
امتیازات و تولیدات بشر چون هر روز ممکن است تغییر کند لذا جانشینان پیامبر هم باید هر روز و در همه‌ی زمان‌ها به علوم زمان مجهز باشند تا بتوانند آن را بیان کنند. البته در مواردی که متغیر هست مانند مکروه یا مستحب و با مباح، انسان‌ها می‌توانند تا قطعی شدن آن، یا آن چیز را مصرف یا آن را ترک کنند.

معیارهای الگوی مصرف:

برخلاف تصور کسانی که می‌گویند اسلام اقتصاد و یا سیستم اقتصادی ندارد، اسلام توانسته 14 قرن، بزرگ‌ترین کشورهای جهانی را اداره کند، البته افت و خیزهایی در رشته و برخی معیارهای قابل قبول و غیر قابل قبول هم بوده است. اما در هر صورت "ایده‌آل" بودن چیزی غیر واقعی است. از این رو حکومت اسلامی از زمان ظهور پیامبر و حکومت علی (ع) تا امروز ادامه داشته و نوسانات آن امری داخلی است یعنی اختلاف بین شیعه و سنی است و آن مسأله عدالت رهبری است. از نظر سنی و عقاید آنان، همه‌ی حکومت‌های اسلامی قابل قبول هستند و ولی امر کسی است که حکومت می‌کند، اما از نظر تشیع عدالت رهبری شرط است یعنی حاکم باید عادل باشد، لذا ممکن است فقط به زمان مدینه‌النبی و یا حکومت 5 ساله در کوفه اشاره شود. اما این اختلاف عقیدتی و نظری است ولی در عمل اسلام 14 قرن است که مؤثر در جهان است و بدون آن در برخی موارد حکومت دیگری وجود نداشته و اگر هم در رشته مانند امروز، بدون توجه به آن امکان برنامه‌ریزی برای بقیه نبوده است. لذا مصرف، تولید، اقتصاد، عرضه و تقاضا، الگوی کاملاُ جاافتاده و تجربه شده دارد. حتی از دیدگاه تشیع همان دو دوره کوتاه حکومت نبوی در مدینه و حکومت علوی در کوفه برای همیشه کافی است زیرا بنا بر فرموده قرآن کریم "و لکم فی رسول اله اسوه حسنه: در زندگی پیامبر را برای شما اسوه و الگوی کامل و کافی قرار داده‌ایم..."

"حرام حلال"

تقسیم‌بندی فعالیت‌های اقتصادی

انسان‌ها در جهان‌بینی خود و ایدئولوژی آن فقط "باید‌ها و نباید‌ها" را با هم متفاوت می‌بینند، لذا فعالیت‌های بشری که اغلب آن فعالیت اقتصادی است نیز تابع این تقسیم‌بندی است. در واقع همه‌ی فعالیت بشر یا مجاز است و یا غیر مجاز، یا منطقی است یا غیر منطقی، حق است یا باطل، خیر است یا شر. هرچه نام‌گذاری کنیم؛ یک مرزبندی است که در اسلام به آن حلال و حرام یا مکاسبه محرمه گفته شده است البته تقسیم بندی جزئی‌تری نیز وجود دارد که آن را به 5 قسمت می‌رساند:
حرام و حلال، مستحب و مکروه و مباح، درست مانند پرسشنامه‌های کنکور که بلی یا خیر ساده‌ترین آن است؛ ولی می‌توان با درجه‌بندی به 5 قسمت نیز رساند. مانند: بسیار خوب، خوب، بی‌تفاوت، بد، بسیار بد.
شغل و مصارف و یا تولیدات انسان‌ها یا بسیار خوب هستند یا بسیار بد و حد فاصل آنها هم وجود دارد. امروزه "تولید گندم" به عنوان اشتغال محوری یکی از امور بسیار خوب است، و تولید مواد مخدر و کشت خشخاش که عملیات آن شبیه تولید گندم است، بسیار بد و حرام است. لذا یک کشاورز بین دو کار همیشه در نوسان است، آیا گندم بکارد یا خشخاش؟ در صنعت نیز همینطور است، آیا گندم را آرد کند، نان بپزد و مردم را سیر کند یا این‌که خشخاش را به شیشه و کراک و تریاک تبدیل کند؟

سال نو را پارسیان پاس داشتند

تصور نو شدن طبیعت، جان‌های بیمار را شفا می‌دهدو انسان‌های ناامید که تصور می‌کردند دنیا به آخر رسیده، می‌بینند که نه تنها به آخر رسیدن پایان راه نیست بلکه اغاز راه جدید است. ممکن است در طول زمستان؛ بسیاری از نباتات یا حیوانات جان خود را از دست داده باشند ولی چند برابر آنان حیات جدید یافته‌اند، به طوری جریان زندگی با سرعت بیشتری در حال حرکت است. چرخ فلک، گردونه زندگی هیچ‌گاه از حرکت نمی‌ایستد این دیدگاه ماست که می‌میرد.

اگر ما نباشیم فکر نمی‌کنیم، و الان هم هستیم پس فکر می‌کنیم و این نشان آن است ما دنیا را از چشم خود نگاه می‌کنیم، اما باید بدانیم دنیا به چشم ما بستگی ندارد، حتی اگر چشم ما هم نباشد دنیا هست! پارسیان این را درک کردند، بنابر روایات از امام جعفر صادق نقل است که خداوند روزهای آفرینش جهان را نوروز اعلام کرد و به بشر فرمود تا چنین روزی را همه ساله گرامی دارند. فقط پارسیان این دستور خدا را گرامی داشتند و اعراب آن را ضایع کردند. امروزه با گذشت میلیون‌ها یا هزاران سال، دستور خداوند هر ساله قلب ایرانیان را به تپش وا می‌دارد و همزمان با طبیعت حیات جدیدی پیدا می‌کند. سالیان سال اقوام دیگر کوشیدند تا این روز را تغییر دهند، بسیاری آن را اول زمستان قرار دادند بسیاری آن را آخر زمستان یا نیمه‌های آن؛ اما ایرانیان بر تعهد خود پای برجا ماندند و همان روز تحویل سال را جشن گرفتند و گرامی داشتند و این درس بزرگ برای جهان است که چگونه با بحران‌های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را مهار کنند، از این منظر بحران‌های اقتصادی مرگ اقتصادی نیست بلکه یک دوران گذراست، همانطور که در کتب اقتصاد جهان دوران‌های اقتصادی را می‌خوانیم، رکود یعنی زمستان، رونق یعنی تابستان، و فصل تبدیل ایندو به همدیگر، بهار و پائیز است. بهار یعنی بیداری طبیعت، یعنی آغاز دوران رونق، آغاز فعالیت‌های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی. کسی که بهار و تابستان را می‌بیند از پائیز و زمستان نمی‌هراسد بلکه آن را لازمه چرخه طبیعت میداند. همچنین می‌داند برای داشتن بهاری زیبا و تابستانی پربار، باید پائیز بی‌برگ و زمستان سرد را پذیرفت. برای داشتن رونق اقتصادی، رکود یک امر لازم است. یکی از آن جهت که مردم قدر نعمت را بدانند، یعنی رونق خود به خود ارزش نیست بلکه در مقابله با رکود ارزش‌دار می‌شود. مانند نور که بذاته معلوم نمی‌شود مگر این‌که انسان در تاریکی قرار گیرد، هرچه قدر تاریکی و ظلمات بیشتر باشد ارزش روشنائی و نور بهتر معلوم می‌شود. مانند آنکه انسان وقتی سالم است تصور می‌کند همیشه به سلامت خواهد بود و قدر خود را نمی‌داند اما کافی است یک روز بیمار شود، آنگاه میزان و ارزش سلامتی را می‌داند. انسان‌ها سلامتی خود را در حال سلامتی خرج می کنند تا پول و ثروت بدست آورند ولی بعداً پول و ثروت را خرج می‌کنند تا سلامتی بدست آورند و این چرخه زندگی است که می‌چرخد و دور فلک است که می‌گردد و هیچ‌گاه از گردش نمی‌ایستد و فقط موقعی این چرخش بی‌معنی می‌شود که "ما" در میان نباشیم و بدون وجود ما همه چیز بی‌ارزش است؛ زیرا آن را درک نمی‌کنیم... بهار طبیعت و درک جدید از زندگی را به همه‌ی شماها تبریک عرض می‌نماییم.